دسته بندی : اخبار طره - شماره 113/06/14

در روزگاری که تولیدات اروپا و آمریکای صنعتی‌شده در قالب آگهی‌های بازرگانی در روزنامۀ نوکیسۀ عهد قاجار خودنمایی می‌کرد، حاجی عبدالحمید، که در «دارالطباعۀ دارالخلافۀ طهران» […]

در روزگاری که تولیدات اروپا و آمریکای صنعتی‌شده در قالب آگهی‌های بازرگانی در روزنامۀ نوکیسۀ عهد قاجار خودنمایی می‌کرد، حاجی عبدالحمید، که در «دارالطباعۀ دارالخلافۀ طهران» مشغول به کار بود، پیش‌گام شد تا نخستین آگهی را برای کالایی از تولیدات داخل کشور در مطبوعات ایران به چاپ برساند. او در آگهی خود در وقایع اتفاقیه بهای چهار کتاب را چنین اعلام کرد: «قرآن مجید اعلی: دو تومان، قرآن مجید ارزان: سه هزار، و شرح کبیر در دو جلد: شش تومان.»
امروز نه‌تنها مطبوعات ایرانی از وقایع اتفاقیه، که به‌اجبار به مخاطبان اندکش فروخته می‌شد، فاصله گرفته‌اند، که کالاهای ایرانی نیز از مطبوعات و دیگر ابزارهای رسانه‌ای برای شناساندن خود بیشترین بهره‌ها را می‌گیرند. اما فرش دستباف، در جایگاه یکی از شاخص‌ترین کالاهای ایرانی در سده‌های متمادی، تا چه اندازه از رسانه‌های چاپی برای شناساندن خود به مخاطبان بهره برده است؟ بسیار اندک! نزدیک به هیچ!

فرش دستباف ایران، با پیشینه‌ای بیش از ۲۵۰۰ سال و در کنار همۀ ویژگی‌های هنری، فرهنگی و تاریخی خود، به‌عنوان عامل اشتغال مستقیم و غیرمستقیم چندمیلیون ایرانی، سهمی شایسته در حوزۀ اشتغال‌زایی دارد و جایگاهی ارزنده در میان صادرات غیرنفتی کشور. با این حساب، برای ماندگاری و گسترش بازار، چه بازار داخلی و چه خارجی، باید از همۀ ابزارهای تبلیغی، بسته‌ به میزان اثرگذاری‌شان، بهره بگیرد و در این میان همچنان رسانه‌های مکتوب نقشی مؤثر دارند.
امروزه، با آنکه در عصر اینترنت و ماهواره به سر می‌بریم، رسانه‌های چاپی هنوز در اطلاع‌رسانی به افکار عمومی نقشی انکارناپذیر دارند و، سوا از ارزش‌گذاری نسبت‌ به دیگر رسانه‌ها و ابزارهای تبلیغاتی، باید جایگاه درخور توجهی برای مطبوعات در حوزۀ آگاهی‌ بخشی به جامعه در نظر گرفت. رسانه‌های مکتوب، افزون بر کم‌ هزینه‌ بودن نسبت‌به رسانه‌های صوتی و تصویری، دسترس افزون‌تری برای مخاطبان مهیا می‌سازند. به‌ویژه در کشور ما، که شبکه‌های ماهواره‌ای با محدودیت رو‌ به‌ رو هستند و اینترنت نیز با سرعت کم و دسترس دشوار حال و روز مناسبی ندارد، مطبوعات سهمی جایگزین‌ ناپذیر دارند. از سوی دیگر، اطلاع‌رسانی و تبلیغات را باید به‌ سان مجموعه‌ای گسترده با مخاطبانی گونه‌گون دید که برای جذب آنان بهره‌گیری از همۀ ابزارهای متنوع و مکمل ضروری است و دل‌ بستن به یک شیوه یا ابزار تبلیغاتی نباید به‌معنای چشم‌ پوشی بر دیگر روش‌ها باشد.
همچنین، در ضرورت آگاهی‌ رسانی به‌شیو‌ۀ مکتوب، باید در نظر داشت که برای تبلیغ سه حالت پیش روست: نخست آنکه تبلیغ به‌قصد تهییج و ترغیب مخاطب صورت پذیرد، دیگر آنکه تبلیغ با نیت تکرار و یادآوری در ذهن مخاطب به انجام برسد، و سوم آنکه تبلیغ با هدف اطلاع‌رسانی صورت ببندد. بی‌گمان، در شکل سوم، رسانه‌های چاپی نقش شایسته‌تری ایفا می‌کنند و توان بیشتری در آگاهی‌ رسانی و دانش‌ افزایی ژرف و پیوسته به مخاطبان دارند.
با این انگاشته‌ها، پرسش این است که اکنون برای شناساندن فرش دستباف ایران، تنوع و گونه‌ گونی آن، کیفیت و اصالت آن، پیشینه و نام پراعتبار آن و ارزش‌ها و برتری‌های آن تا چه اندازه از رسانه‌های چاپی استفاده می‌شود؟ پاسخ به‌هیچ‌روی دلگرم‌کننده نیست.
برای کالایی که با پیشینه‌ای ۲۵۰۰ساله باری سترگ از تمدن و هنر و فرهنگ بر دوش می‌کشد و سهمی درخور توجه در اشتغال‌ زایی و اقتصاد ملی دارد انگشت‌ شمارند نشریاتی که به آگاهی‌ رسانی مشغول‌اند. سوا از دو نشریۀ هالی و گره، که در عرصۀ بین‌المللی منتشر می‌شوند و مخاطبان عمده‌ای در داخل کشور ندارند و البته تنها مختص فرش ایرانی هم نیستند، تنها اندک نشریاتی هستند که به فرش دستباف ایران می‌پردازند.
بوده‌اند نشریاتی که آمده‌اند و پیش از آنکه جایی در ذهن‌ها باز کنند، خیلی زود رفته‌اند و اندک‌اند آن‌ها که افتان و خیزان در این راه باقی مانده‌اند. بوده‌اند نشریاتی همچون فصلنامۀ تخصصی فرش که پیش‌ترها از سوی شرکت سهامی فرش ایران منتشر می شد و یا دنیای فرش که دیرگاهی است انتشار نمی‌یابد. فصلنامۀ فرش دستباف ایران، که حاصل تلاش اتحادیۀ صادرکنندگان فرش ایران است، تاکنون با چند درنگ و دگرگونی، نزدیک به چهل شماره را گاه‌ به‌ گاه به مخاطبان رسانده است که با بهایی گران و کیفیتی مطلوب بیشتر به جنبۀ اقتصادی و صادراتی فرش توجه دارد و نمی‌توان برای آن مخاطبانی عام در نظر آورد.
فصلنامۀ نقش و فرش هم، که حاصل دغدغه‌های بانوی پژوهشگر فرش ایران است، با انتشاری نامنظم تاکنون کمتر از پانزده شماره به‌صورت تک‌ رنگ داشته است که بیشتر بر جنبۀ هنری فرش ایران پای می‌فشارد. گلجام نشریه‌ای علمی‌ – پژوهشی است که از سوی انجمن علمی فرش ایران بیش از ده شمارۀ آن بیرون آمده است و مخاطبان خود را تنها از میان دانشگاهیان و پژوهشگران می‌یابد.
فرش‌نامه را نیز می‌توان بولتن داخلی اتحادیۀ فروشندگان فرش تهران به شمار آورد که کمتر از ده شماره از آن منتشر شده و، باوجود روند رو به بهبودش، هنوز با استانداردهای روزنامه‌نگاری مکتوب فاصله دارد. در این میان، شاید بتوان بیشترین سهم را در عرصۀ اطلاع‌رسانی مکتوب فرش ایرانی از آن قالی ایران دانست که با همۀ فرازونشیب‌ها و افت‌و‌خیزها توانست بیش از هشتاد شماره دوام آورد، اما آن هم بیش از دو سال است که شمارۀ تازه‌ای نداشته و البته پیش‌تر هم بیشترین حجم صفحات آن را آگهی‌ها پر کرده بودند و با نشریه‌‌ای آگاهی‌ رسان و پرمخاطب فاصلۀ بسیار داشت.

بهرۀ فرش دستباف ایران، با همۀ ارزش‌ها و ویژگی‌هایش، از رسانه‌های تخصصی مکتوب تا این اندازه اندک است! اندک نشریاتی با مخاطبانی کم‌شمار و محدود و ناتوان از آگاهی‌بخشی و جذب افکار عمومی جامعه! با این گمان که جای آگاهی‌ رسانی مکتوب برای فرش ایرانی خالی است و با باور به اینکه بهره‌نبردن از توان و نیروی تبلیغی و آگاهی‌بخش رسانه‌های مکتوب در شناساندن فرش دستباف ایران به افکار عمومی و مشتریان بالقوۀ این کالا روا نیست، برای ورود به این عرصه «یا علی» گفتیم و سرانجام هیئت نظارت بر مطبوعات با درنگی بسیار و پس از چند سال، آن هم در شرایطی که بهای کاغذ و هزینه‌های چاپ بیداد می‌کند، این امتیاز را در کف ما نهاد.
حالا آمده‌ایم با قبول همۀ دشواری‌های این مسیر ناهموار و با اذعان به مسئولیت سنگین نشریه‌ای که آمده است تا به گونه‌ای دیگرگون خدمتگزار فرش ایرانی باشد. بی‌گمان، این مسیر را جز به‌ یاری فعالان، علاقه‌مندان و دلسوزان فرش ایرانی نمی‌توان پیمود.

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code