دسته بندی : شماره 4 - شیرازه15/09/08

طره (torreh.net) امیر شادلو | تابلوفرش فرش نیست. فرش آن است که بر زمین بگسترند نه آنچه از دیوار بیاویزند. تابلو فرش فرش نیست، حتا اگر در فرش‌فروشی بفروشندش.

طره (torreh.net) |شماره چهارم | شیرازه | امیر شادلو | (نویسنده و منتقد هنری)*


تابلوفرش فرش نیست. فرش آن است که بر زمین بگسترند نه آنچه از دیوار بیاویزند. تابلو فرش فرش نیست، حتا اگر در فرش‌فروشی بفروشندش.
جدای از این‌ها پای ذوق انبوه خریداران در میان است. مگر می‌توان آنان را نادیده گرفت؟ هنرشناسان غالباً ذوق دوستداران «تابلوفرش» را بی‌جایگاه، سست‌پیشینه، گاه هرزه و در یک کلام مبتذل می‌دانند؛ در چون‌وچرای این ابتذال هم واکاوی و گفت‌وگوی بسیار می‌کنند. اما آیا این ذوق روزافزون یکسره بی‌چیز است؟
چرا ایرانیان ترجیح می‌دهند نسخه‌ای بافته از تصویری را که می‌پسندند از دیوار خانه‌شان آویخته باشد تا عکسی قاب‌شده از همان تصویر یا یک کپی از آن نقاشی یا که هم اصل نقاشی؟
مردمان این آب و خاک خو داشته و دارند که بر زمین و تخت فرش بگسترند؛ بنشینند و دراز بکشند، بر قالیچه نماز بخوانند، قالی‌ها را بروبند، بتکانند و بشویند. همواره پرز و گره لمس کرده‌ایم؛ پاشنۀ پای‌مان را بر فرش ‌خارانده و در جست‌وجوی گوشوارۀ گم‌شده خلافِ خوابِ گره‌ها دست کشیده‌ایم.
این روزها با دگرگونی سبک معماری خانه‌ها و دگرش شتابان زیست‌شیوه‌ها فرش جایگاه پیشینش را از دست داده است؛ فرش‌ها با معیار مبلمان انتخاب می‌شوند؛ امروز مد می‌شوند و فردا از آن می‌افتادند.
اما خوی پیشینْ مردمان را به بافته‌ای با کیفیت فیزیکال قالی مایل می‌کند، بافته‌ای که، گرچه از دیوار آویخته شده است، دریافتی دیداری و بساوایی‌ به ایشان می‌چشاند که با خوی و پسند دیرین همسان است. گذشته از این، با هیچ معیاری نمی‌توان ستایشی را که جامعه از تکنیک بافت می‌کند خوار شمرد.
بیایید از گفتارِ هنر‌ـ‌صنعت فرش بیرون آمده سخن را در گفتار هنرهای تجسمی پی بگیریم.
چرا هنرمندان تجسمی از شاخص‌ترین توانایی تکنیکی کشورشان بهره نمی‌برند و عرصه را باز گذاشته‌اند برای کپی‌کاران؟ بسنجید با چاپ‌دستی در آلمان که به‌موازات رشد ابزار چاپ به هنری پویا در دست نقاشان بزرگ آن سرزمین بدل شد.
آیا نمی‌توان تصور کرد که یک نقاش اثرش را به قصد بافتن طرح بزند؟ آیا مراحل کار از انتخاب الیاف تا رنگرزی و گره‌بندی نمی‌توانند به بخشی از فرایند خلاقۀ هنرمند بدل شوند؟ آیا بافته‌های تصویری نمی‌توانند در گالری‌های هنری به نمایش و فروش درآیند؟ آیا گوناگونی شیوه‌های بافت پاسخ‌گوی گوناگونی گرایش‌های سبکی و فردی هنرمندان ما نیست؟ آیا تکنیکی با این پیشینه و توان نمی‌تواند به بیان‌های تصویری تازه و خاص خودش دست یابد؟ اگر نتوانسته، این را باید به پای کوتاهی فرش‌فروش نوشت یا خریدار؟ یا به پای غافل ماندن هنرمند؟
به گمانم، هنرمندان ما با سود بردن از تکنیک قدرتمند بافت می‌توانند فرهنگ تصویری تازه و پویایی پی بریزند. چه بسا چنین فرهنگی بتواند رابطۀ معیوب هنرمند را با مخاطب/خریدارِ هنر به اندام‌وارگی بازگرداند.
طبعاً هنرمندی که در این راه پا بگذارد نامی بر آن خواهد گذاشت شایسته‌تر از «تابلوفرش».
چنین باد.


*این جستار در چهارمین شماره طره به تاریخ آذر و دی ۱۳۹۲ چاپ شده است.
پایان پیام/ (torreh.net)

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code