نقش | مروری بر عملکرد کمپانی قالیِ شرق ملایر | نیلوفر علیپور
برچسب ها
شماره 7 و 8 - قالی ملایر - کمپانی قالی شرق ملایر - نقش - نیلوفر علی پور - نیلوفر علیپورنیلوفر علیپور | نقش | مروری بر عملکرد کمپانی قالیِ شرق ملایر
آخر هر ماه آقا محسن میآمد برای سرکشی، حتماً میخواست مطمئن شود در آن زیرزمین تاریک هنوز نپوسیدهایم؛ اینجا بود که برای چند دقیقه از تاریکیِ بیامان درمیآمدیم، اما امروز که آخر ماه نیست. پس چرا اینجا روشن شد؟ آقا محسن از پلهها پایین آمد. تنها نبود. به مرد همراهش گفت: «این دو تا رو بردار و بریم». از پلهها با کاشیهای شکسته بالا رفتیم. از سالنی با دیوارهایی کرمرنگ گذشتیم که هر دو طرفش چندین اتاق بود. به حیاط رسیدیم و ما را پشت وانت آبی گذاشتند. خود آقا محسن هم کنار راننده نشست. چه نور و گرمایی: نور آفتاب. آخرینبار میدانید کی و کجا نور آفتاب را دیدم؟ سالهای سال از آن روزها گذشته. روزهایی که حکومت از ناصرالدینشاه و مظفرالدینشاه به احمدشاه رسیده بود. اواخر دورۀ قاجار از سالهای ۱۲۸۶ تا ۱۳۰۴ش/ ۱۹۰۷ تا ۱۹۲۵م. رقابت جهانی فرش دستباف شدت یافته بود و تولیدکنندگان بزرگ فرش دستباف، چین و هند و ترکیه و ایران، در تصاحب بازارهای جهانی فرش بهخصوص امریکا و اروپا در رقابت با یکدیگر قرار داشتند.
متن کامل را در شماره هفت و هشت دوماهنامه طره بخوانید | خرید آنلاین این شماره