دسته بندی : حاشیه نویسی - شماره 415/09/11

طره (torreh.net) ۱. سال ۱۳۹۲ نشستی با موضوع تابلوفرش در حاشیه بیست‌ودومین نمایشگاه فرش ایران برگزار شد که زمینه‌ساز مباحث و گفت‌وگوهای سودمندی شد. اما ...

طره (torreh.net)


۱. سال ۱۳۹۲ نشستی با موضوع تابلوفرش در حاشیه بیست‌ودومین نمایشگاه فرش ایران برگزار شد که زمینه‌ساز مباحث و گفت‌وگوهای سودمندی شد. طره این افتخار را دارد که نخستین مرجعی است که برای نخستین بار مبحث تابلوفرش را در سطحی قابل‌قبول موردنقد و بررسی قرار داد و از تبعات و برکات همین نشست تاکنون مباحث کاربردی و مهمی درباره تابلوفرش مطرح و اجرایی شده است. ازجمله به رسمیت شناخته شدن تابلوفرش توسط متولی فرش کشور و ارزش دادن به این هنر-صنعت مغفول مانده در سال‌های اخیر. ازاین‌رو طره به خود می‌بالد که سلسله‌جنبان نقد و اصلاح این پدیده نوظهور بوده است. گرچه هنوز راه بسیاری برای رسیدن به سرمنزل مقصود باقی است.
۲. پیاده کردن و تبدیل متن شنیداری به متن نوشتاری کاری تخصصی است و نیاز به مهارت بالا و گوشی تیز و چابک دارد. تشخیص لحن شنیدار و انتقال آن به نوشتار به‌گونه‌ای که خدشه‌ای به معنای سخن گوینده وارد نشود نیز ازجمله مصائب کار رسانه‌های مکتوب است و اصول حرفه‌ای خودش را دارد. همچنین باید در نظر داشت که فقط لب کلام گوینده بدون تحریف پیاده شود؛ زیرا هر رسانه‌ای با توجه به دستور جلسه و سیاست‌هایش از سویی محدودیت‌هایی که در تعداد صفحاتش دارد، ملزم به رعایت مواردی است.
۳. در نشستی که دو سال پیش برگزار شد، یکی از مدعوین طره آقای دکتر وندشعاری گرامی بود و خلاصه و اصل کلام ایشان که مستقیماً با محتوای نشست مرتبط بود در چهارمین شماره طره منتشر شد. بااین‌حال به سبب برخی شبهات که برخی افراد وارد آورده و طره را متهم به تحریف و سانسور کرده‌اند و ازآنجاکه رسالت طره بر صدق و راستی استوار است، بر خود واجب دانستیم همه سخنان دکتر وندشعاری را بدون ویرایش منتشر کنیم. گرچه انتشار بدون ‌ویرایش متن صوتی کاری غیرتخصصی و غیرمرسوم در مطبوعات جهان است.


۰۱:۱۴:۴۰
دکتر وندشعاری: یک نقد به‌عنوان شما دارم در این جلسه که عنوان خیلی کلی است به نظرم. این بحث فکر می‌کنم در دستور جلسات هم خیلی ریز می‌شد که متوجه می‌شدیم که واقعاً دغدغه‌ این جلسه که یک هم‌چین چیزی است که از کجا شروع کنیم به کجا برسیم، حداقل برای من مخاطب، شاید یک‌خرده مجله‌تان بیاید آنجا مقدمه و مؤخره‌ای داشته باشد این خب تکلیف ما راحت‌تر است … .
در اصل نقدم بر این است که خود مسئله‌ ما بودن یا نبودن تابلوفرش نیست. ما چه بخواهیم چه نخواهیم تابلوفرش هست الان. چه مورد خوشایند ما باشد و چه نباشد این فرش هست. اگر نقدی داریم باید دلسوزانه در جهت رفع مشکلات باشد. ما که نمی‌توانیم الان تابلو فرش را حذف کنیم. اصلاً به چه قیمتی می‌خواهیم بگوییم تابلوفرش اصلاً این خیانت را در حق فرش ایران کرده، ما هم‌چین نیتی هم نداریم. دغدغه‌ حداقل توی حوزه‌ مثلاً علمی، بالاخره این دارد تولید می‌شود، بازار خودش را دارد و این سبک‌ها تنوع جدید حداقل به وجود آوردند. به همین خاطر بحث بودن یا نبودنش نیست، بحث بر ارتقای شرایطی است که الان موجود است. این یک بحث است که در دستور جلسه فکر می‌کردم این باید باشد که واقعاً بحث ما کجاست. می‌خواهیم ایراد را رفع کنیم یا بر بودن یا نبودنش بحث کنیم که حالا پیش‌فرض ما بر بودنش است و اصلاً نمی‌شود خط زد. حالا من فکر کنم آقای صحتی خیلی با صبرانه می‌گفتند تابلوفرش سخیف است فلان است. می‌خواهم بپرسم در حوزه‌ فرش این دلال‌بازی‌ها هستند که سخیف‌اند نه این‌که تولید اثر سخیف باشد. نه؛ این‌ یک کار هنری است؛ یعنی الان چون اساتید خود من هم هستند اینجا آقای ژوله، خانم صوراسرافیل، حالا شاید به‌هرحال به من به‌عنوان یک دانشجوی خیلی سطح پایین نگاه کنند. در پاسخ به دنبال این‌ها هستم که ما واقعاً به چه چیزی اثر هنری می‌گوییم؟ هنر ما تو فرش چی بود که الان در تابلوفرش نیست؟ اگر ایرادی هست کجای تابلوفرش مثلاً مشکل دارد؟ من اصلاً طرفدار محتوایش نیستم. الان در بحث تکنیکش همان چیزی که در فرش گره‌بافت زیرانداز که هست تابلوفرش هم هست، هیچ تفاوتی ندارند؛ یعنی اگر اختلاف هست در محتوا است؛ یعنی من دوست داشتم این را بشنوم که آیا با ذات خود تابلوفرش مشکل داریم یا با محتوایش؟ اگر محتوایش است که می‌شود در حوزه‌ فرهنگی و فرهنگ‌سازی و فلان و فلان که زندگی ما الان بهتر از موضوعات تابلوفرش نیست؛ یعنی من الان برایم سؤال است که خانم صوراسرافیل تو زندگی‌شان که می‌گویند فن‌آوری اطلاعات مشکل‌ساز است و سرعت بخشیده است، مثلاً خودشان موبایل ندارند؟ مثلاً ماشین مدله ندارند؟ مثلاً وقتی می‌خواهید این‌ور و اون‌ور بروید از مترو استفاده نمی‌کنند؟ این همش برای من… این چالش‌ها و دغدغه‌های‌ نسل ما است. ما توی دنیایی زندگی نمی‌کنیم که تویش عرفان و رقص سماع و فلان… . اگر قرار باشد ما حوزه فن‌آوری اطلاعات را از فرشمان حذفش کنیم، خب خیلی راحت باید تجارت الکترونیک را هم حذف کنیم. من متأسفم برای فرش ایران که در نمایشگاه هانوفر کمتر از ۳ درصد فرق ایمیل با وب‌سایت را می‌دانند. تجار نامبروان ایران در آلمان در هامبورگ، … فرق ایمیل را با فرق وب‌سایت نمی‌دانند و این‌همه مشکل هم در حوزه‌ تجارت است؛ یعنی اگر قرار باشد حذفش کنیم باید از کل مقوله زندگی‌مان حذف بشود. پس مزایا دارد و معایب هم دارد. این را خیلی راحت می‌گویم ما اگر واقعاً دلسوز حوزه‌ فرش هستیم بیاییم معایبش را حل کنیم. این یک بحث در حوزه فناوری اطلاعات است. از طرفی خود تابلوفرش یک ذائقه جدید در حوزه فرش است. یک کاربری جدیدی در حوزه فرش است. الان مثال… نمی‌گویم… تائید نمی‌کنم اما برای این‌که در بازار جهانی… چون اعتقاد به این دارم که تابلوفرش بازار فرش زیرانداز، فرش مصطلح و سنتی را خراب نکرده‌ چون آن دارد تولید می‌شود و مخصوصاً فرش‌های نفیسی که ما به اسم فرش‌های هنری مصطلحاً می‌شناسیم، اصلاً تو بازار جهانی مشکلی برای خریدوفروش این فرش‌ها نیست چون مشتری خاص دارد و بازار خاص دارد. تابلوفرش ایجاد یک سبک جدید است. می‌گوییم کادو می‌دهند خب بهتر بدهند، اگر مشکل با محتواست، محتوایش را اصلاح کنید. کادو برای اینکه قیمتش معقول‌تر است، چه کسی توان دارد که برود… الان اینجا یک فرش ۳۰ رج را به ما گفتن ۶ میلیون، متری ۵ میلیون گفتند، چه کسی توان دارد هم‌چین فرشی را کادو بدهد؟ پس این بخشی از دغدغه‌ها و نیاز اجتماعی ما را برطرف می‌کند. حالا به‌عنوان یک کادو حالا شاید چند سال قبل، ۵۰، ۶۰ سال قبل، ما عادت کرده بودیم که روی این دیسیپلین‌های قشنگ‌ که تو خانه‌های یک سری خانواده‌ها… می‌آوردند تابلوهای رنگ و روغن می‌زدند و می‌گفتند آثار فلان استاد و هنرمند، فلان و فلان و فلان، الان هم همین دیدگاه و همین کاربرد جدید را از حوزه گره زدن و بافندگی می‌بینند. یعنی ایرادش بر خود ماها نیست که این چه ایرادی دارد که فرشی که زیر پا انداخته می‌شد و می‌گفتیم اصالت همین است. برای من جای سؤال است، صفویان فرش‌هایی داشتند که برای زیر پا نبود. فرشی که روی آن آیات قرآن بود چطور می‌رود زیر پا؟ فرشی با نماد‌های عرفانی و ابیات حافظ و فلان چطور می‌رود زیر پا؟ دوماً در بحث مخاطب‌یابی، یک بحثی که هست، ما اگر اثر هنری را به هر عنوان حالا ما می‌گوییم این هنر است، این اصالت است، این فلان است اثر هنری که مخاطب نداشته باشد، باب طبع مخاطب نباشد، به چه دردی می‌خورد؟ الان شما فرش صفویه را ببینید گرفت‌وگیر دارد، نقش سیمرغ دارد، نمی‌دانم آیات فلان دارد، بیایید بیندازید زیر پا، چه کسی می‌تواند مفهوم آن را دریافت کند؟ آن هنر پشتوانه‌اش، پشتوانه ادبی زمان خود صفویه بود، دوره‌ قبل از صفوی و دوره تیموریان بود. فرهنگ آن زمان، اجتماع آن زمان، روابط اجتماعی و چیزی که ما به‌عنوان فرهنگ فولکلور آن زمان می‌شناسیم موجب خلق یک سری آثاری با شرایط خاص صفوی می‌شد وگرنه آیا ما امروز فرش صفوی را به‌عنوان فرشی که مثلاً مخاطب عام می‌تواند با آن ارتباط برقرار کند می‌شناسیم؟ خود ما که داریم در این حوزه قدم برمی‌داریم خیلی وقت‌ها نمی‌توانیم رمزگشایی کنیم آن حوزه را. مجبوریم ده‌ها کتاب، ۲۰ تا ۳۰ تا کتاب بخوانیم تا بدانیم جریان چه بود داخل فرش؟ الان دوره‌ای است که‌ سبک و سلیقه‌ها عوض‌شده اگر ما ‌بخواهیم در حوزه هنری قدم برداریم که خب راهش باز است و هیچ مشکلی هم نداریم الان فرش‌های نفیس ایرانی تو بهترین جاهای دنیا دارد عرضه می‌شود خودتان دیدید حتماً تو نمایشگاه‌ها و در بهترین جاها عرضه می‌شوند مخاطب خاص خود را هم دارند. می‌آیند می‌گویند ما فرشی می‌خواهیم با این رنج قیمت با این شرایط… اصالت. فاکتور اصالت مهم‌ترین فاکتور است که شاید تنها جایی که ایران در بحث تجارت جهانی آسیب‌ندیده است بحث مربوط به فاکتور اصالت است؛ یعنی می‌آیند و می‌شناسند و می‌گویند ما فرش ایرانی می‌خواهیم یا غیر ایرانی و آنجا هم هیچ‌وقت قصد فریب نیست. می‌گویند این فرش ایرانی است، قیمتش سه برابر پاکستانی است و این بحث دومش. ما مشکل اساسی که در حوزه اشتغال‌زایی و در بحث درآمدزایی داریم در حوزه چیزهای است که رنج قیمتشان پایین‌تر از ۵۰۰ یا ۶۰۰ یورو است اینجا کجا هم‌پوشانی دارد؟ چون ایران این قابلیت را ندارد که بیاید فرش زیرانداز با هم‌چین رج‌شماری تولید کند پس حداقل این کار را در حوزه تابلو فرش انجام می‌دهد. البته خودم مشکل تابلو فرش را می‌دانم مثلاً خود اروپا ذائقه‌ای به اسم این‌که تابلویی از جنس گره بافت روی دیوار خانه باشد اصلاً تعریف نشده‌است؛ یعنی ما هر جا رفتیم و از طریق پیشرفت‌هایی که ما جست‌وجو کردیم دنبال اطلاعات بودیم واژه‌ای به اسم تابلوفرش نمی‌دانستند که چیست؟ یعنی می‌گفتند ما اصلاً هم‌چین کاربری نداریم؛ اما یک سری بازارها مثل بازار آمریکا آماده پذیرش هم‌چین کالایی است و هم‌چین ذائقه‌ای است. بازار جنوب شرق آسیا بستر آماده و سفره‌ای را بازکرده‌اند که یک عده از آنجا نان بخورند؛ و آن‌هم فقط در حوزه تجاری است و این‌که حالا شاید خانم صوراسرافیل زیاد با این حرف من موافق نباشد که بحث تجاری را باید از حوزه هنری جدا کرد برای من بازهم این سؤال هست که چطور ما اولین گره فرشی که به نیت پول به نیت سرمایه دارد گره‌زده می‌شود را مغایر با حوزه اقتصادی می‌دانیم. اتفاقاً من برعکس می‌دانم فرش اصلاً به خاطر پول دارد تولید می‌شود. الان بحث پیمان‌سپاری ارزی است، بحث ای‌سی است، نمی‌دانم بحث مشکلات ارز است و … که فرش و این‌همه تولیدکنندگان به مشکل خورده‌اند. اتفاقاً یک پای اساسی تولید فرش بحث اقتصاد است. دانشجویان ما نمی‌توانند در بازار به شکل مستقیم جذب بشوند، این به خاطر سرمایه‌ مالی است. نمی‌توانند ریسک کنند در این حوزه‌ها؛ یعنی این مسائل حوزه اقتصادی را شاید نشود به این شکل آسان و راحت از این بحث‌ها گذشت. حالا این شاید دغدغه‌ من بود، حالا میگم در حوزه تابلوفرش ما با آقای صحتی چندین بار جلسه داشتیم و زحمت دادیم و… مشکلات بسیار زیادی وجود دارد و استاد ژوله خیلی خوب فرمودند که این مثلاً چه قابی است که به آن زده‌اند. اگر امروز و الان نیت به این باشد که مشکلات حوزه تابلو فرش را اصلاح کنیم باید دست اساتید را هم بوسید و تشکر هم کرد؛ اما این‌که بگوییم این هست، مبتذل هم هست این کار کیه؟ کار تولیدکننده است؟ واقعاً کار چه کسی است؟ چه کسی مسئول هدایت به‌قول‌معروف این موضوعات مربوط به حوزه تابلو فرش است؟ چه کسی متصدی است؟ مرکز ملی فرش مگر فرصت دارد به این چیزها برسد؟ مگر اصلاً سیاستش دخالت در حوزه تولید است؟ مرکز ملی فرشی که یک نفر فرشی در آن نیست، حالا شاید دوستان باشند اما در سیاست‌های کلان عرض می‌کنم خوشبختانه یک سری افراد در حوزه سیاست‌گذاری فرش نفوذ کرده‌اند اما ما کجا یک فرشی را دیدیم که سیاست‌گذار اصلی فرش باشد؟ این بحث‌ها دغدغه‌های همه ما است. حالا هرکدام از ما از یک نظر، یکی از جنبه هنری، یکی از جنبه اقتصادی، ولی بر این واقفم که محتوا مشکل‌دار است، چون الان خانم… گفتند که رسام عرب‌زاده، یکی از خاطرات بد من در کارهای طبقه پایین رسام عرب‌زاده بوده است. آن تصاویری که آن‌ها در آنجا می‌بافتند دودش متوجه فرهنگ این کشور است. من دانشجوی دوره کارشناسی بودم در سال‌های ۷۷، ۷۸ ما را بردند در خیابان پاسداران طبقه زیرین آن موزه که آموزش قالی‌بافی می‌دادند، یک سری تابلوهایی آنجا می‌بافتند که نمی‌خواهم بگویم مستهجن، ولی کاملاً اروتیک داشتند می‌بافتند آنجا که رویش هم ملافه‌های سفید کشیده بودند. آنجا ما می‌توانیم بگوییم سخیف است حالا این‌همه تابلو مثلاً وان‌یکاد‌ها و سه قل‌ها که می‌نویسند سخیف است؟ ولی بر این واقفم که درست است مشکل دارند و باید این مشکل توسط دست‌اندرکاران حوزه فرش، متخصصین و منتقدین به حوزه تولید فرش منتقل شوند تا ان‌شاا… این چیزی که امروزه در حوزه فرهنگ و محتوا نقد برانگیز است رو به بهبود باشد.


۰۱:۵۲:۰۳
من به‌عنوان دانشجو که هستم و تا آخر عمرم خواهم بود یک سؤال را می‌خواهم مطرح کنم از استاد عزیزم سرکار خانم صوراسرافیل من سال ۷۸ شاگرد خانم صوراسرافیل بودم و خوشحالم که امروز پیش شما هستم؛ اما چون می‌خواهم یاد بگیرم و چون من دیدم در مورد تکنیک بافت تابلو مثبت است اما در مورد محتوا نه. من روی محتوایش خودم نقد دارم. روی کارکرد مردمی و… فرهنگ ایران باید صادر بشود زیرا این کالا مال ایران و شاخص ایران است؛ اما چون می‌خواهم یاد بگیرم آن فاکتورهای سخیف بودن یک اثر هنری و در تابلو فرش واقعاً کجاست و اگر این مسئله را حل کنند من فکر کنم کمک بزرگی را برای آقای صحتی حتی انجام دادید. الان به نظر من مشخص نیست ما چه اثری را تو محصول سخیف تلقی نمی‌کنیم ولی در اثر به‌عنوان سخیف تلقی می‌شود. این را حل کنیم و این دستورالعمل را به کسانی که در این حوزه کار می‌کنند بدهیم و برای خود من هم که مدرس این حوزه هستم برای دانشجو منتقل کنم این جریان را.


پایان پیام/ (torreh.net)

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code