پس از اینکه در رشتۀ فرش پذیرفته شدم، نخستین کتابی که دراینباره خواندم، «قالی ایران» نوشتۀ «سیسیل ادواردز» بود. به یاد دارم در واپسین روزهای اسفندماه هزاروسیصدهشتادویک، آن را از کتابخانۀ دانشگاه گرفتم و سر یکی از کلاسها، عکسهایش را نگاه میکردم که دریافتم استاد بالای سرم ایستاده است.
برچسب ها
احمد میرک - پژوهش در فرش - سیسیل ادواردز - قالی ایران - کتاب فرش - کتاب قالی - کتاب قالی ایران - ویژهطره (torreh.net) | چگونه کتاب سیسیل ادواردز مرجع پژوهشی ایران شد؟
کتاب مستطاب قالی ایران، از پشم تا فرش | احمد میرک
یک
پس از اینکه در رشتۀ فرش پذیرفته شدم، نخستین کتابی که دراینباره خواندم، «قالی ایران» نوشتۀ «سیسیل ادواردز» بود. به یاد دارم در واپسین روزهای اسفندماه هزاروسیصدهشتادویک، آن را از کتابخانۀ دانشگاه گرفتم و سر یکی از کلاسها، عکسهایش را نگاه میکردم که دریافتم استاد بالای سرم ایستاده است.
– «چه کسی این کتاب را به شما معرفی کرده؟»
– «از کتابخانه گرفتهام.»
چهرهاش در هم رفت: «نمیدانستم!»
هنوز هم بهدرستی نمیدانم منظور او از «نمیدانستم» چیست، اما آن زمان، گمانم به اینسو رفت که لابد کتاب نایابی است و در هر کتابخانهای هم یافت نمیشود و استاد نیز از این شگفتزده شده است که کتابخانه دانشگاه چنین کتابی را دارد؛ پس پرسیدم: «آیا کتاب خوبی است؟»
کمی درنگ کرد و سری جنباند که: «بد نیست.»
از این پرسشوپاسخ کوتاه چند ترم گذشت تا اینکه اندکاندک دریافتم گسترۀ دانش بیشتر استادان رشتۀ فرش بهویژه در زمینه جغرافیا و مناطق بافت فرش و طرحها و نقوش هر منطقه و بسیاری دیگر از نکتهها، فراتر از «قالی ایران» نیست و افزون بر درونمایۀ این کتاب، داده دیگری برای آموزش در چنته ندارند.
دو
زمانی که رشتۀ فرش نوپا بود و دانشآموختگان آن اندک، «قالی ایران» و چند کتاب دیگر که برخی از آنها هیچ ارزش آموزشی و دانشگاهی نداشتند، تنها منابعی بودند که استادان گرامی جزوههایشان را بیکموکاست از روی آنها رونوشت برمیداشتند و نیازی هم نمیدیدند به منبع اصلی اشاره کنند و ما دانشجویان سادهدل این جزوهها را برآیند سالها کوشش و خوندل خوردن خود استاد میپنداشتیم.
شوربختانه همه سنگینی بار رشته فرش از گذشته تا امروز، با همۀ دبدبهوکبکبه و کشمکش همیشگی بر سر پایهگذارانش و اکنون افزوده شدن دوره کارشناسیارشد به آن، تنها بر دوش چند کتاب و چند استاد تجربیکار بوده است که آموزش دانشگاهی را زیرشاخهای از شیوۀ استاد-شاگردی میدانند و آشنایی چندانی به چندوچون روش آموزش دانشگاهی ندارند.
سه
شمار کتابهایی که درباره فرش ایران به زبان فارسی نوشته یا برگردانده شده اندک است و در میان آنها کتابهایی که ارزش آموزش دانشگاهی داشته باشند، اندکتر. یکی از این کتابها، بیگمان «قالی ایران» است؛ اما «قالی ایران» چگونه کتابی است که توانسته چنین جایگاهی را بهدست آورد؟ بهترین پاسخ به این پرسش را مترجم این کتاب سرکار خانم مهیندخت صبا، در پیشگفتار آورده است: «در فهرستهای کتبی که درباره ایران توسط نویسندگان خارجی به رشته تحریر درآمده، تعداد زیادی کتاب راجع به قالی ایران به زبانهای مختلف میتوان یافت ولی در اکثر این کتابها تصاویر رنگی قالی بیشتر به چشم میخورد تا متنی که جزییات این هنر را در مراحل مختلف، یعنی از تهیه مواد خامی که در این صنعت به کار میرود تا مرحله پایانی آن، شرح دهد… آقای دکتر احسان یارشاطر استاد دانشگاه و محقق سرشناس که شناسایی کامل به کتاب داشتند مرا به اهمیت آن واقف ساختند و توصیه نمودند که آن را مطالعه کنم و در صورت تمایل به زبان فارسی برگردانم.»
در جایگاه کنونی که شکوه دیرین فرش ایرانی در جهان رو به نابودی است، ارزش «قالی ایران» افزایش بیشتری نیز یافته است؛ چراکه این کتاب در بزنگاهی از تاریخ فرش ایران نوشته شده است که پسازآن، در بسیاری از مناطق فرشبافی، با روندی کاهشی روبرو شده است (۱۹۴۸م، ۱۳۲۷خ) و ادواردز در جایجای کتابش به این نکته اشاره میکند؛ بنابراین به یاری این کتاب میتوان فرشهای فراموششده برخی از مناطق را دوباره زنده کرد. (عکسبرداری از فرشها بسیار خوب انجام گرفته است).
دیگر دلیل برجستگی «قالی ایران» در سنجش با نمونههای همانند، بهوارون دیگر کتابها که پایه را بر فرشهای موزهای و پژوهشهای اسنادی گذاردهاند، بررسی موشکافانه فرش در صدسال گذشته، بر پایه پژوهشی میدانی است. نویسنده به همراه همسرش (کلارا) و یک عکاس (برایان هوفنر)، از راه زمینی، شهربهشهر و روستابهروستا، کمابیش بیشتر بخشها و شهرهای مهم فرشباف ایران را بررسی میکنند.
شیوه پژوهش میدانی و گردآوری دادهها که در این کتاب به کار گرفته شده تا امروز فراگیرترین شیوهای است که پژوهشگران فرش در ایران به کار گرفتهاند. اگرچه که به گمان من، ادواردز کمابیش از روی غریزه این روش پژوهشی را برگزیده و چندان در بند هنجارهای علمی آن نبوده است؛ ازاینروست که خودش در پیشگفتار اشاره میکند که اگر برخی جاها، چون بخشهای «گفتوشنود»، برای خوانندهای که کارشناسانهتر مینگرد، ناخوشایند است، آنها را نخوانده رها کند. گرچه «گفتوشنود»ها از ارزشمندترین بخشهای کتاب است که نویسنده با نگاهی باریکبین، چگونگی ایران آن روزگار را به نگارش درآورده. بیگمان این بخشها بسیار به کار یک جامعهشناس خواهد آمد.
شاید اگر ادواردز چندوچون فرش ایران در آن دوران را به نگارش درنیاورده بود، با پروا به دشواریهایی که گریبان فرش ایران را در آن سالها گرفته بود (جنگ جهانی، بحران اقتصادی آمریکا، کاهش کیفیت بافت، کاهش کیفیت طراحی و نبود پژوهشهای سازنده و…)، امروز درباره بسیاری از مناطق فرشبافی دادههای بسیار کمی داشتیم.
اما به باور من یگانهترین ویژگی سبک نوشتاری ادواردز، فروتنی شگفتانگیز اوست که در جایجای کتاب به چشم میخورد. چنانکه از متن کتاب برمیآید، خود نویسنده هم گمان نمیکرده است که نوشتهاش تا سالیان سال، بیتا بماند؛ بنابراین با فروتنی در بسیاری از بخشها، کمبودهای کارش را گوشزد میکند و از خواننده پوزش میخواهد. خوب است که این سبک نوشتار فروتنانه، در منش پژوهشگران ایرانی نیز نهادینه شود زیرا این گذر زمان است که سره را از ناسره جدا خواهد کرد.
بخش پایانی «قالی ایران»، بررسی دشواریهای پیشِ روی فرش و راهکارهای برونرفت از این دشواریهاست. اگرچه شاید همه این راهکارها شدنی نبوده باشند، اما پروا به آنها میتوانست گامی سازنده برای فرش ایران و رهایی از بیسامانی کنونی باشد. شوربختانه پیشبینیهای ادواردز درست از آب درمیآیند و فرش ایران از ۱۳۲۷ خورشیدی تا امروز بیشازپیش، تاروپودش ازهمگسسته است. گرچه من هنوز به واپسین فراز از «قالی ایران» دلخوشم که میگوید: «مدت پنجاه سال است که راجع به تنزل و نابودی کامل قالی ایران سخنانی میشنوم. درواقع یکی از خاطرات نخستین من از این پیشگویی ملالآور تذکراتی بود که (بلافاصله پس از برگزیدن شغل تجارت قالی) از عموی خود شنیدم. وی به من خاطرنشان ساخت که به کشتیای سوار شدهام که در حال غرق شدن است. ولی مدت نیمقرن است که این کشتی مجلل با بار اندک خود با طوفانهای اقتصادی بیشمار مبارزه و ستیزه کرده و (در هوای مساعدتر و آرامتر) بهدست وزرای اقتصاد کلیه دولتهای دنیا غارت شده و بااینحال هنوز هفتدریا را نه با غرور، ولی بااحتیاط طی میکند و اطمینان دارد که مانند گذشته همواره در ساحل نجات لنگر خواهد انداخت.»
پینوشت:
اگرچه این کتاب کاستیهایی دارد که خود نیازمند یادداشتی دیگر است اما کدام کار پژوهشی را میشناسید که دارای کمبود نباشد؟ هر متن برآیند شرایط زمانی، مکانی فرهنگی دوره خودش است بنابراین متن را باید در افق تاریخی خودش مطالعه کرد. پژوهشهای علمی به مثابه پیشینه و ادبیات موضوعِ مورد بررسی هستند و بهتر است برخوردی واقعبینانه با آنها صورت گیرد.
پایان پیام/ (torreh.net)
2 دیدگاه
عالی بود
سلام خیلی ممنونم بابت توضیحات جالبتون من یک دانشجوی ارشد تاریخم موضوع مقالم رو تجارت قالی در دوره قاجار برداشتم اگه کتابی داشتید که به درد موضوع من بخوره ممنون میشم اگه رو سایتتون بزارید….خدا قوت