دسته بندی : حاشیه نویسی17/05/30

رواج تب مقاله‌سازی در میان دانشگاهیان فرش ایران | امروز نوشتن مقاله‌های غیرساختارمند که برآیند کار پژوهشی دقیق و علمی نیست و صرفاً به‌منظور پروپیمان کردن رزومه شخصی افراد نوشته می‌شوند در جامعه دانشگاهی به حدی سلامت علمی کشور را تهدید می‌کند که می‌توان آن را «اپیدمی مقاله‌سازی» نامید. | سیدمحمدمهدی میرزاامینی

نشریه فرش دستباف ایران طره | TORREH.net | رواج تب مقاله‌سازی در میان دانشگاهیان فرش ایران


سیدمحمدمهدی میرزاامینی

«می‌خواهم از کشف بزرگی بگویم که این روزها کرده‌ام. کشف کرده‌ام که همه چشمه‌های معنوی زندگی‌ ما زهرآلود است و جامعه مدنی ما روی زمین طاعون‌زده دروغ آرمیده.»
دکتر استوکمان در نمایشنامه «دشمن مردم» نوشته هنریک ایبسن


همه‌گیری یا اپیدمی بروز بیش‌ازحد یک بیماری یا عارضه در جمعیتی معین است. هر بیماری قابل‌انتقال یا غیرقابل انتقالی را که سلامتی انسان را به خطر اندازد -چنانچه موارد ابتلای آن بیش‌ازحد انتظار باشد- اپیدمی گویند.
امروز نوشتن مقاله‌های غیرساختارمند که برآیند کار پژوهشی دقیق و علمی نیست و صرفاً به‌منظور پروپیمان کردن رزومه شخصی افراد نوشته می‌شوند در جامعه دانشگاهی به حدی سلامت علمی کشور را تهدید می‌کند که می‌توان آن را «اپیدمی مقاله‌سازی» نامید. متأسفانه این جریان تولید علم کاذب به رشته نوپای فرش هم رسیده است. رشته‌ای که بیش از هر چیز به تحقیقات جان‌دار و هدفمند نیاز دارد. دانشگاهیان رشته فرش چنان گوی سبقت گسترش این اپیدمی را از دیگر رشته‌ها ربوده‌اند که تمیز میان کار ارزشمند و کار بی‌ارزش بسیار دشوار شده است.
البته نوشتن مقاله یا هر نوع کار علمی دیگر سودمند است و به رشد دانش و متعاقباً توسعه فنی، مهندسی و فرهنگی و هنری جامعه می‌انجامد؛ اما متأسفانه تولیدات علمی که من از آن به اپیدمی مقاله تعبیر می‌کنم کمترین هدفشان رشد و توسعه دانش است و بدون اغراق اصلاً با این هدف نوشته نمی‌شوند بلکه هدف آن‌ها این است که فقط منِ نویسنده مقاله‌ای در سوابقم برای ارتقا یا کسب نمره یا… داشته باشم.
کافی است به فهرست تحقیقات انجام‌شده در حوزه تخصصی فرش دستباف نگاه کنید. به فهرست نویسندگان و تخصص‌های آنان هم نگاه کنید. گاهی می‌بینید نویسنده‌ای در چند حوزه کاملاً تخصصی و متفاوت (اعم از فرش، گرافیک، نقاشی، مجسمه‌سازی و…) چندین مقاله علمی پژوهشی را در مدت کوتاهی به ثبت رسانده است! کسانی که با اصول پژوهش و روش تحقیق آشنا هستند می‌دانند تحقیق کاری زمان‌بر و بسیار فنی است و یقیناً نمی‌شود این‌گونه دست به تولید علمی زد. عصر حاضر مدت‌هاست از دانشمندان جامع‌العلوم فاصله گرفته است و حوزه‌های دانش بسیار تخصصی و ریز شده‌اند که یکی از عوامل توسعه علوم هم همین نکته است.
در حوزه تخصصی فرش دست‌باف که امروزه روزگار خوبی در زمینه طراحی، تولید و بازاریابی و تجارت ندارد بیش‌ازپیش باید به‌سوی علمی شدن رفت تا بر پایه پژوهش‌های هدفمند و نیازسنجی‌شده بتوان مشکلات پیش رو را کاهش داد؛ اما این هدف در گرداب اپیدمی مقاله‌سازی گرفتارشده است. امروز در این حوزه با مقالات و تولیدات علمی‌ای روبرو هستیم که دردی از جامعه فرش دوا نمی‌کنند و کوچک‌ترین تأثیری در فرایند آموزش، طراحی، تولید و تجارت بدنه بازار ندارند چون ذاتاً برای آن بخش‌ها نوشته نشده‌اند. بخشی از سر اجبار نهادهای آموزشی و پژوهشی مثل دانشگاه‌ها که ارتباط بسیار ضعیفی با صنعت دارند تولید شده‌اند و بخش دیگر برای ایجاد سوابقی برای ورود به دانشگاه‌ها؛ و متأسفانه نهادهای متولی نیز ارزشیابی صحیح و منطقی از این تولیدات علمی و تفکیک پژوهش‌های اصیل از پژوهش‌های غیراصیل و بی‌هدف ندارند.
این اپیدمی به همین‌جا ختم نمی‌شود و عامل به رقابتی کاذب در تولید مقالاتی کاذب‌تر در بدنه‌های علمی و دانشگاهی نیز می‌شود که نتیجه آن انواع تقلب‌ها، کپی‌کاری‌ها و مقاله‌سازی‌ها است. در این شرایط بنگاه‌های تولید مقاله روزانه ایجاد می‌شوند. حتی این حجم از تقاضا باعث می‌شود انواع مجلات و همایش‌های ضعیف و بدون پشتوانه علمی و پژوهشی به‌صورت فراوان در کشور یا حتی خارج از کشور ایجاد شوند که اتفاقاً درآمد و سود خوبی هم نصیب آن‌ها می‌شود.
اتفاقی که اینجا می‌تواند تا حدی جلوی اپیدمی مقاله‌سازی را بگیرد و توان نیروهای جوان و مستعد پژوهش را در مسیر درست هدایت کند، دستگاه‌های نظارتی و ارزشیابی دقیق و به‌روز است. از طرفی نیازسنجی و ارتباط مؤثر نهادهای علمی و پژوهشی با بدنه بازار نیز می‌تواند در هدفمند شدن تولیدات علمی کمک بزرگی کند تا تحقیقات به صورتی هدفمند طراحی و اجرا شوند. از طرفی لازم است تعریف روشن‌تری از پژوهش ارائه کنیم تا توقعات واقعی‌تری از پژوهشگر داشته باشیم. به‌عبارت‌دیگر عدم توقعات صحیح از پژوهشگر خود عامل رفتن به مسیری انحرافی می‌شود که نتیجه آن همین اپیدمی مقاله‌سازی است. به‌عنوان‌مثال توقع نوشتن یک مقاله علمی-پژوهشی در مدت یک یا دو ماه از دانشجویانی که در مسیر آموزش و آزمون‌وخطا هستند ذهن آنان را از انجام پژوهش اصیل دور و کم‌کم این ذهنیت را ایجاد می‌کند که نوشتن مقاله یا پایان‌نامه صرفاً یک رفع‌تکلیف آموزشی است و از اهداف و رسالت‌های واقعی آن دور می‌مانند.


پی‌نوشت: به کار بردن لفظ «تولید علمی» نیز محل مناقشه است. علم به‌ویژه در حوزه علوم انسانی و هنر پدیده‌ای صنعتی و تولیدی نیست. هر جا به اجبار در این یادداشت مجبور به استفاده از این لفظ شده‌ام با اکراه بوده است.


نشریه فرش دستباف ایران طره | TORREH.net |

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code