دسته بندی : دیگر رسانه ها16/06/14

به بهانه انتشار کتاب «تیغ و تار و پود» | بریدن «فرش»، مرز دوگانه لذت و انزجار | لیلی گلستان و ندا رضوی پور از «سلف سرویس» گفتند | نویسنده: سحر آزاد

نشریه فرش دستباف ایران طره| TORREH.net | به بهانه انتشار کتاب «تیغ و تار و پود» | بریدن «فرش»، مرز دوگانه لذت و انزجار
لیلی گلستان و ندا رضوی پور از «سلف سرویس» گفتند | نویسنده: سحر آزاد


قرار بود مراسم رونمایی از یک کتاب باشد اما موضوعی که شش سال پیش حاضران در یک نمایشگاه را درگیر کرد، از تردید بر سر قیچی کردن یا نکردن یک قالی گذشت و بحث را به مواجهه با خشونت کشاند. آذرماه ٨٨ نمایشگاهی با عنوان «سلف سرویس» از سوی ندا رضوی پور در گالری طراحان آزاد برگزار شد. در این نمایشگاه که در آن زمان به عنوان اتفاق یا happening و بعدا به نام پرفورمنس معرفی شد، تعدادی قالی دست دوم دستباف روی زمین به همراه چند قیچی و تیغ موکت بری روی زمین قرار داده شده بود و حاضران می توانستند با بریدن بخشی از قالی آن را در پاکت هایی قرار دهند که روی آن بخشی از کتاب جمهوری افلاطون نوشته شده بود: «می گویند روزی لونتیوس پسر آگلئیون از بندر پیروس برمی گشت. هنگام عبور از دیوار شمالی شهر، در میدان اعدام چند جسد افتاده دید. خواست نزدیک شود و آنها را تماشا کند ولی در همان حال احساس مخالف به او روی آورد و او را از این کار بازداشت. با دست چشم های خود را بست و چندی با خود در کشمکش بود. سرانجام میل تماشا بر او غالب آمد. در این هنگام چشم ها را گشود و به سوی کشتگان دوید و فریاد کشید: «چشمان تیره روز من، تا می توانید از این منظره زیبا لذت ببرید…»».حالابعد از شش سال از این رویداد کتابی با عنوان «تیغ و تار و پود» که شامل گفت وگوی لیلی گلستان و ندا رضوی پور است، منتشر شده که عصر روز پنجشنبه، ٢٠ خرداد در نشر ثالت رونمایی شد.
گلستان در شروع این کتاب نوشته است: «این اتفاق از موقعیتی خاص و در جغرافیایی خاص برخاست ولی در جغرافیا و تاریخی متفاوت و در موقعیت های هنری، اجتماعی و سیاسی متفاوت مطرح شد و همچنان بازتاب هایی را به همراه دارد. مردمی از سوئد، هند و فرانسه با خاطره ای متفاوت از فرش ایرانی، برخوردهایی مشابه با بازدیدکنندگان ایرانی داشتند. این برخوردها گاهی توام بود با انزجار، ترس و غم، گاهی با شعف و بازیگوشی و گاهی با خلاقیت و حس مشارکت. برخلاف برخی نقدها که از این کار به عنوان بستری برای ترویج خشونت یاد کردند، این پیشنهاد هنر مشارکتی به نیت نمایان کردن وجود انکارناپذیر خشونت در زندگی روزمره ما انسان ها به وجود آمده و نه برای برانگیختن آن».اما مراسم رونمایی از این کتاب نیز همچون رویدادهایی که شش سال در گالری رخ داد، محدود به سخنان گلستان یا رضوی پور نشد و حاضران در این برنامه با مرور خاطرات آن روز یا ارائه نظراتشان در بحث شرکت کردند.یکی از حاضران در مورد تجربه خود از این نمایشگاه گفت: «خانمی در گالری طراحان آزاد نشسته بود و گریه می کرد. فهمیدم یکی از مخاطبانی بود که در بریدن قالی ها شرکت کرده و جالب این است من که نمی خواستم قالی را برش دهم، دوست داشتم تکه ای از آن را با خودم به خانه ببرم. اتفاقا چهار نفر از دوستانم که فرش ها را برده بودند، آنها را در ماشین من جا گذاشتند و من هم تکه های فرش را به آنها پس ندادم و گفتم اگر برایتان مهم بود، با خودتان می بردید».یکی از پرسش هایی که در این نشست مطرح شد این بود که بریدن فرش نشانه ای از این خشونت بوده است که یکی دیگر از حاضران چنین عنوان کرد: «به نظرم این کار خشونت نبود بلکه باید جرئت کنید از جنبه دیگری ماجرا را ببینید مثل لحظه ای که هرکس جرئت تغییر کند. به همین دلیل این اتفاق بیشتر شبیه موقعیت های زندگی و لحظه ای است که می خواهیم دست به تغییری بزنیم و برایمان ترس دارد».شرکت کننده دیگری در مورد کسانی که در این رویداد شرکت کرده بودند، چنین تحلیل کرد: «خصوصیت آدم هایی که اهل سرزدن به گالری ها هستند، باعث شد این آدم ها در محیط گالری تداخل کنند و اگر واکنش نشان دادند، به دلیل همین فرهنگ فرهیختگی و گالری روبودن آنهاست».فرد دیگری با بیان اینکه سال هاست با کودکان کار می کند، گفت: «اینجا دیگر مخاطب فرهیخته وجود ندارد و می توان گفت ما با یک سری کودک و نوجوان روبه رو بودیم که وارد می شدند و آن وقت اتفاق هایی می افتاد که انتظار آن را نداشتیم. این بازی، فضایی برای نابالغی های ما باز کرده است».
یکی از مسائلی که در بحث حاضران در مورد آن گفته شد، صحبت در مورد خشونت و تخریب بود که یکی از حاضران برخلاف دیگران چنین پرسشی را مطرح کرد: «شاید برخی از کسانی که فرش ها را می بریدند فکر نمی کردند خشونت می کنند بلکه فکر می کردند در لحظه آفرینش هستند».رضوی پور در پاسخ به این موضوع گفت: «این هم امکان دارد؛ مثلایادم است یکی از اولین کسانی که شروع به بریدن فرش ها کرد، خانمی بود که پادرد شدیدی داشت و گفت که همیشه دوست داشته قالی روی دیوار باشد نه زمین. حتی بعد از این نمایشگاه خیلی ها خواسته اند تکه های قالی را بخرند و آن وقت است که لایه دیگری از داستان اتفاق می افتد».یکی دیگر از حاضران نیز بر نوشته ای که روی پاکت ها درج شده بود، تاکید کرد: «نکته ای که در کلیت کار نادیده گرفته می شود، شرحی است که رضوی پور روی پاکت قرار داده بود و این می تواند مدخلی برای درک روان شناختی و لحظه تاریخی افراد نمایشگاه باشد.


بریدن «فرش»، مرز دوگانه لذت و انزجار

بریدن «فرش»، مرز دوگانه لذت و انزجار

بریدن «فرش»، مرز دوگانه لذت و انزجار

بریدن «فرش»، مرز دوگانه لذت و انزجار


منبع: روزنامه شرق ۹۵/۳/۲۵


نشریه فرش دستباف ایران طره| TORREH.net | پایان پیام

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code