دسته بندی : حاج مقصود فراش16/05/27

حاج مقصود فراش تقدیم می کند: آفتابه و لگن هفت دست!! | درباره شمار فراوان تشکل های فرش و حاصلی که نیست | شام رِ حاضری خوردیم. نه از غذاهای حاضری حالایی ها که معنی اش می شود انواع فست فودهای پر ضرر. نه! از همان حاضری های قدیمی خودمان ...

نشریه فرش دستباف ایران طره| TORREH.net | حاج مقصود فراش تقدیم می کند: آفتابه و لگن هفت دست!!
درباره شمار فراوان تشکل های فرش و حاصلی که نیست


شام رِ حاضری خوردیم. نه از غذاهای حاضری حالایی ها که معنی اش می شود انواع فست فودهای پر ضرر. نه! از همان حاضری های قدیمی خودمان. جای شما خالی، نان و پنیر کردی و هندوانه خنک که خیلی هم چسبید.
هنوز سفره به دو بود که تلفن زنگ خورد. گلابتون خانم مشغول جمع کردن سفره بود و خودم خیز برداشتم سمت گوشی و چقدر هم خوب شد. عزیز دلم ترنج جان آن ور خط بود. شنیدن صدایش کیفم را تکمیل کرد.
چاق سلامتی مان که تمام شد حرف اتحادیه های صنفی فرش ر پیش کشید. می گفت این اتحادیه های طفلکی از وقتی شیوه نامه شان رِ ابطال کردن بی سر و صاحب شدند و بلاتکلیفند. می گفت هزارها هزار عضوی که اینها توی مملکت دارند چکار خواهند شد از این به بعد؟ می گفت توی جمع های فرشی و توی بعضی از گروه ها خیلی حرف اینا وسط میاد و ظاهرا مرکز اصناف گفته اینها باید بروند زیر بلیت بقیه اتحادیه ها که ممکنه فرشی هم نباشند. یعنی اتحادیه های بقیه صنوف بشوند آقا بالاسر فرشی ها لابد.
حالا بماند که به ترنج جانم چی گفتم اما این اتحادیه ها تو ایامی که سرپا بودند و گیری توی کارشان نبود چه گُلى به سر فرش مملکت زدند که حالا در نبودشان بخواهیم گِل به سر بمالیم؟! می دانم که همین یک جمله کافیست تا تعداد کثیر مدیران این اتحادیه ها با حاجی چپ بیفتند و سایه بنده رِ هم با تیر بزنند اما واقعیت ماجرا که عوض نمی شود. می شود؟ ما هم بیدی نیستیم که به این پوفها بلرزیم.
هم تو همین شهر خودمان از حضرات که بپرسی خب توی این چند سال چه خدماتی به قالیباف ها داده اید چه جوابی دارند بدهند؟ توی بقیه شهرها هم همینطور. خبرش رِ دارم که بعضی استانها آش رِ انقدر شور کرده اند که داد همه درآمده است. جز اینکه قالیباف ها و غیرقالیبافها (!) رِ به تامین اجتماعی معرفی کرده اند که نتیجه اش شده کلی انحراف و ناخالصی و محروم ماندن بخشی از قالیباف های کشور از بیمه، چه کرده اند؟ هیچی! کوه غرید و موش زایید!
تازه خبر دارم که رییس های این اتحادیه ها توی بعضی جاها البته با همین حق عضویت هایی که از طفلک قالیبافها گرفتن دفتر و دستکی به هم زدند و صاحب آلاف و الوف شدند. از ماشین آنچنانی زیر پایشان تا حتی رأی گرفتن از مردم توی انتخابات و ورود به بعضی جاهای خاص! حالا فکر نکنید چشم من دنبال آن ماشین های آخرین سیستم است. نه! من آریای خودم رِ با هیچ ماشین مدل بالایی عوض نمی کنم. منظورم جماعتیه که به اسم قالیباف نان می خورند.
حتی همین حضرات برای دانشجویان فرش هم کیسه دوخته اند و برای‌شان کلاس‌های مثلا آموزش قالیبافی برگزار کرده اند و کلى پول ازشان گرفته اند و بهشان یاد داده اند که مثلا چطوری گره بزنند، چیزی که خودشان بلد بودند! البته با این وعده که هر کی این کلاس‌ها رِ بگذرونه بیمه اش می‌کنند. بعد هم بیمه که نکرده اند هیچ، پولها رِ بالا کشیده اند و به کانادا که نه اما در همین تهران راست راست می گردند. همین ترنج ما یکی از این اغفال شده ها. اسنادشم موجوده. اسم اون طرف هم یک چیزی مثل پاشنه طلا یا زرین پنجه یا همچین چیزی بوده!
اصلاً هیچ می دانید چند تا تشکل و اتحادیه و تعاونی و سندیکا و انجمن و گروه و دسته برای فرش داریم؟ کرور کرور! اون طور که من خبر دارم بیشتر از ۲۰ تا اتحادیه برای فرش های روستایی فعالند. بیشتر از ۲۴۰ تا اتحادیه فقط مختص صنف قالیبافهاست! بیشتر از ۱۶۰۰ تا تعاونی فرش تو کشور مجوز گرفتند!… تازه اتحادیه هاى صادرکننده ها و فروشنده ها رِ حساب نکردم. خب کو خروجی اینها؟!
همینجاست که باید گفت آفتابه و لگن هفت دست، شام و ناهار هیچی!
البته که همین نان و پنیر و هندوانه آدمیزاد رِ سیر می کند و کیفور. چه حاجت به زلم زیمبوی انواع فست فودها؟!


نشریه فرش دستباف ایران طره| TORREH.net | پایان پیام

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code