حاج مقصود فراش تقدیم میکند: ما طلبکاریم آقای پرزیدنت! به بهانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (۶) ترنج جانم شاد و شنگول تماش گرفته بود که باباجون دیدی ملت نذاشتن ایران خراسان بشه؟ بهش گفتم: «تو هم دیدی ما از مشهد نرفتیم، مشهد رِ پس گرفتیم؟!»
برچسب ها
انتخابات - حاج مقصود - حاج مقصود فراش - حسن روحانی - رییس جمهور | TORREH.net | حاج مقصود فراش تقدیم میکند: ما طلبکاریم آقای پرزیدنت!
به بهانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (۶)
ترنج جانم شاد و شنگول تماس گرفته بود که باباجون دیدی ملت نذاشتن ایران خراسان بشه؟ بهش گفتم: «تو هم دیدی ما از مشهد نرفتیم، مشهد رِ پس گرفتیم؟!»
بماند. کلی با نوه عزیزم اختلاط کردم و گل گفتیم و گل شنیدیم. از ما که گذشته؛ اما خوشحالم که این جوانها سرزندگی و نشاط پیدا کردند.
حالا روی سخنم با آقای پرزیدنت است. آقای وکیل مردم! آقای روحانی!
داداش گلم! اعتماد مجدد مردم اون هم محکمتر و پرتعدادتر از قبل مبارکت باشه؛ اما از حالا دیگه ما هوادارت نیستیم. منتقدت هستیم. طلبکارت هستیم. از اولش هم قرارمون همین بود.
برار جان! حال و روز فرش مملکت خوب نیست. اوضاع ما فرشیها هم خوب نیست. نه اینکه شما و دولتتان برای فرش کاری نکرده باشید. کردید. دستتان هم درد نکند. کمِ کمش تحریم آمریکا رِ برداشتید که خودش اتفاق بزرگیه. اگر تحریم باقی مانده بود که همین خرده جان ما هم از بین میرفت.
کم لطف نیستیم. نمکنشناس هم نیستیم. دیدیم که توی سخنرانیها و تشریفاتتان همیشه از فرشهای نفیس ایران هم استفاده میکنید. عکسهای یادگاریتان با فرشهای ایرانی سازمان ملل رِ هم دیدیم. دیدیم که توی همین دولت شما قیمت مواد اولیه فرش بالا که نرفت هیچ، تازه نسبت به دولت مهرورز پایینتر هم آمد. خب خودش کم چیزی نیست.
اصلاً راه دور نرویم. تو همین خراسان خودمان دیدم که تسهیلات دادید و لب مرز افغانستان برای قالیبافی کارگاه راه انداختید. دم شما گرم.
آقای پرزیدنت! شنیدیم که تو همین دولت شما بود که مناطق جغرافیایی فرش ایران ثبت جهانی شد. دستتان درد نکند؛ اما درد و گرفتاری ها هم زیاد است. اگر گله میکنیم و اگر مطالباتمان رِ مطرح میکنیم معناش ناشکری نیست.
مثال بزنم برایتان. مثلاً همین بیمه قالیبافها. قالیبافهای مملکت بدجور تو مضیقه هستن. اینکه قبل از شما کلی آدمای بیربط که نمیدونستن قالی چیه بیمه شدن و اینکه دولت هر سال پول زیادی از این بابت باید بده و اینجور چیزها رِ شنیدیم اما ما چه کنیم؟ قالیباف بنده خدا که دستش از همه جا کوتاهه چه کنه؟
حسن آقا زحمت بکش این بار کلیدت رِ توی قفل تامین اجتماعی هم بچرخون که انقدر به قالیبافها سخت نگیره. گناه دارن بندگان خدا. یک بار برای همیشه تدبیر کن و این مشکل رِ حل کن.
یک مثال دیگه بزنم. رکود که دامن همه حوزههای صنعت و تجارت رِ گرفته، فرش رِ هم بینصیب نذاشته. رفقای ما تو مغازههاشان مگس میپرانند. فرش دستباف توی هیاهوی فرش ماشینی گم رفته انگار. مردم دستشان به جیبشان نمیرود. فشار اقتصادی روی دوششان سنگینی میکنه و سمت فرش دستباف نمیان. خب رفع این رکود توی بازار داخلی فرش تدبیر میخواد حسن آقا.
تازه صادرات فرشمان هم گیر و گرفتاری داره. شما آمریکا رِ نگاه نکن که بعد از چند سال تحریم در و دروازهاش رِ روی فرشهای ما وا کرده. بقیه بازارهامان ناخوش احوالن. من که بلد نیستم. شما مدیر هستین. چه می دونم اگر قراره اون ور آب تبلیغ کنین، اگر قراره نمایشگاه برگزار کنین یا هر چی، زودتر لطفاً.
حسن آقا! بعضی از زیرمجموعه های دولت شما هی سنگ جلوی پای همکارای ما میندازن. یک روز گمرک، یک روز اداره مالیات، یک روز صندوق کارآفرینی، یک روز،… حق ما این نیست به خدا.
آقای پرزیدنت! ما دلمان رِ به تدبیر شما خوش کردیم. نخواستم همین اول بسمالله که همه دارن به شما مبارکا میگن لحنم تلخ بشه؛ اما با خودمان همچین قراری داشتیم. شما رِ بهتر و کاریتر از بقیه نامزدها میدونستیم؛ اما معناش دل دادن و قلوه گرفتن نیست. خواستم همین اول کار اعلام کنم که از حالا دیگه حاج مقصود طرفدار نیست. طلبکاره.
ما طلبکاریم حسن آقا!
| TORREH.net | پایان پیام