مبنای قیمتگذاری فرشها در چنین حراجی چیست؟ کدام کارشناسان و ارزیابان فرش در این قیمتگذاری سهیم بودهاند؟ فرشها چگونه به این حراج راه مییابند؟ این رویداد با مجوز چه نهادی برگزار شده است؟ خریداران فرشهای حراج در صورت غبن و زیان به چه مرجعی میتوانند مراجعه کنند؟ نهاد ناظر بر سلامت این فرایند کدام است؟ سود چنین رویدادی به جیب چه کسانی میرود؟
برچسب ها
بهمن نامورمطلق - حراج فرش - دستباف - رئیس مرکز ملی فرش - رضی میری - سازمان میراث فرهنگی، صنایع دستی، و گردشگری - صنایع دستی - فرش - فرش محتشم - مرکز ملی فرش ایران - ویژه| TORREH.net |دومین «حراج فرش» هم بیحاشیه نماند
روز آدینه دهم شهریور ماه سال ۹۶ در محفلی تقریباً خصوصی حدود ۶۰ قالی ایرانی چکش حراج خوردند. هرچند برگزارکنندگان این حراج کوشیده بودند این بار کمترین حاشیه را تجربه کنند و سکوت خبری را به فضاسازی رسانهای ترجیح داده بودند، اما خبر فروخته شدن یکی از فرشها به بهای ۸ و نیم میلیارد تومان در فضای مجازی دستبهدست شد و حساسیتها را برانگیخت.
شامگاه آدینه با آنکه بر پایه آنچه به رسانهها راه یافت، بیش از نیمی از فرشهای عرضهشده در حراج فروخته نشدند، در مجموع فروش نهایی ۲۳ میلیارد و ۲۱۱ میلیون تومان برای این رویداد به ثبت رسید.
طره که سال پیش در گزارشی با عنوان «حراج فرش» یا «حراج اعتبار فرش»؟! به بررسی ابعاد این ماجرا و حواشی آن پرداخته بود؛ اکنون به بازخوانی برخی اظهارنظرها و واکنشهای رسانهای درباره دومین حراج میپردازد:
ادعاها
برگزارکنندگان این رویداد در کاتالوگ یا در برونداد رسانهای پس از حراج چنین اطلاعاتی را به مخاطبان ارائه کردند:
«حدود نیمی از آثار ارائه شده در این حراجی بیش از ۱۰۰ سال قدمت داشتند. فرشهای نوبافتی که عرضه شده بودند هم اغلب از کلکسیونهای خصوصی و برگزیده جشنوارههای مختلف فرش در سالهای اخیر بودند.
نمونه برخی گلهای مشهوری که در حراجی فرشهای روز جمعه فروخته شد، در کاخهای پهلوی دیده میشود. لنگه یکی از قالیچههای عرضهشده در حراجی در موزه ملی ژاپن نگهداری میشود و حداقل دو قالیچه از مجموعهداران خارجی خریده شده و به ایران برگردانده شده است.
در میان شصت قالی چکشخورده در این حراجی، یکی از هفت قالی امضاشده متعلق به خاندان محتشم هم وجود داشت که با قیمت هشت و نیم میلیارد تومان، گرانترین قالی فروخته شده جمعه شب بود. قالی میلیاردی دیگری که به فروش رفت، قالی هریس ابریشمی بود که در دو طرف آن دو طرح مختلف بافته شده بود و به قیمت پنج میلیارد تومان فروخته شد. سومین فرش گرانقیمت حراج یک درخت زندگی کرمانی با قدمت ۱۴۰ ساله بود که ۲ میلیارد و ۸۰۰ میلیون تومان چکش خورد و دیگر فرش میلیاردی حراج هم، یکی دیگر از محصولات خاندان محتشم بود که از قیمت پایه ۹۵۰ میلیون تومان به رقم ۲ میلیارد تومان رسید و در همان رقم فروخته شد.»
چالش عنوان
یکی از حاشیههای این رویداد اظهارنظر رئیس مرکز ملی فرش ایران بود که در گفتوگو با ایسنا به استفاده از واژه حراج انتقاد داشت.
حمید کارگر دراینباره گفت: شاید «حراج» معادل درستی برای مفهومی که ما مدنظر داریم، نباشد. معمولاً در دنیای تجارت و در ادبیات حوزه بازرگانی در کشور ما، حراج به فروش و عرضه کالا به کمتر از قیمت خرید اطلاق میشود و کسی که مخاطب چنین حراجی قرار میگیرد، انتظار دارد با قیمتی نازلتر و کمتر از بازار مواجه شود.
او ادامه داد: تعبیر عامیانه «به اموالش چوب حراج زده است» نیز برگرفته از زیر قیمت فروختن اموال است. شاید به کار بردن لفظ «حراج» برای فرش دستباف ایرانی و آثار هنری صحیح نباشد و مفهوم مثبتی را که ما انتظار داریم، ایجاد نکند و کلمه «مزایده» که بار معنایی مثبتی مبنی بر افزایش قیمت دارد، مناسبتر باشد.
چالش مجوز
نهادهای مختلفی میتوانستند صادرکننده مجوز چنین رویدادی باشند؛ اما کنکاشهای رسانهای آشکار کرد که هیچیک از این نهادها چنین مجوزی را صادر نکردهاند.
رئیس مرکز ملی فرش ایران در این زمینه گفت: متأسفانه مرکز ملی فرش ایران از سوی برگزارکنندگان این رخداد، به همراهی و همکاری فراخوانده نشد. هرچند ممکن است از نظر قانونی، به انجام هماهنگی با مرکز ملی فرش نیاز نبوده باشد اما دو مرجع اتحادیهها و مجامع امور صنفی و وزارت فرهنگ و هنر ارشاد اسلامی باید در جریان برگزاری این حراج قرار میگرفتند. درواقع اگر به فرش به مثابه کالا نگریسته باشند باید به سراغ اصناف میرفتند و اگر از منظر هنری به این موضوع نگاه کردهاند باید از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی کمک میگرفتند که تا آنجا که من میدانم، برای برگزاری این حراج، از هیچکدام از این مراجع نیز مجوز خاصی گرفته نشده است.
مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد نیز در گفتوگو با ایسنا تأکید کرد: حراج فرش از ما هیچ مجوزی نداشته است. به همین دلیل، از محلی که این حراج برگزار شده، خواستهایم که اگر مجوز دارند، ارائه دهند، در غیر این صورت موضوع را از مراجع قانونی پیگیری خواهیم کرد.
مجید ملانوروزی همچنین گفت: حراجیها، آییننامه دارند؛ موسسهای باید وجود داشته باشد که صلاحیت آن تائید شده باشد و حراجها را برگزار کند. به همین دلیل، همه حراجیها از ما مجوز میگیرند، اما «حراج فرش» برای برگزاری از ما هیچ مجوزی نگرفته است. دوستان ما این موضوع را پیگیری کردند و از مسئولان محل برگزاری حراج توضیح خواستند، تا اگر برای برگزاری این حراج از جایی مجوز گرفتهاند، مدارک مربوط به آن را برای ما ارسال کنند.
او ادامه داد: مؤسساتی که حراج برگزار میکنند، حتی «خانه حراج تهران» از ما مجوز دارند، موسسه ثبت کردهاند و قبل از برگزاری حراج، اطلاعات آثار، تاریخ برگزاری و آثاری را که میخواهند، به فروش برسانند، در اختیار ما قرار میدهند؛ اما درباره «حراج فرش» این اقدامات انجام نشده است.
جالب آنکه سال گذشته مدیر حراج ملی اعلام کرده بود: مجوز نخستین حراج تخصصی فرش از سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری گرفته شده است و نماینده سازمان نیز در آن حضور خواهد داشت.
و چندی بعد این اظهارات از سوی مسئولان سازمان میراث فرهنگی، صنایعدستی و گردشگری تکذیب شد!
پویا محمودیان -مدیرکل صادرات صنایعدستی این سازمان- تأکید کرد: چون موضوع مربوط به فرش بوده، هیچ مجوزی از سوی معاونت صنایعدستی برای برگزاری این حراج داده نشده است و اصلاً نمیتوانسته داده شود.
همچنین بهمن نامورمطلق -معاون صنایعدستی کشور- دراینباره تصریح کرد: من بهعنوان معاون صنایعدستی، نمایندهای در این حراج نداشتهام و ما فردی را به آنها معرفی نکردهایم.
چالش نظارت
درباره چگونگی نظارت بر چنین رویدادی نیز حدس و گمانها و حرفوحدیثها بسیار است.
رئیس مرکز ملی فرش ایران درباره نحوه نظارت بر حراجها گفت: معمولاً بازرسان سازمان تعزیرات حکومتی در حراجهای حوزه اصناف بر قیمتگذاریها و روند برگزاری نظارت میکنند. در حراجهای هنری هم که مخاطب آنها مجموعهداران، کلکسیوندارها و فعالان هنریاند؛ نهاد ناظر بر این دسته از حراجها، شورای بررسی آثار هنری وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی است.
ناگفته پیداست که وقتی این دو بخش در صدور مجوز این رویداد نقشی نداشتهاند، بر نحوه اجرای آن نیز نظارتی اعمال نکردهاند.
مدیرکل دفتر هنرهای تجسمی وزارت ارشاد نیز درباره فرایند نظارت بر حراجها چنین توضیح داد: همه حراجهای هنری مجوز خود را از وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی میگیرند و این وزارتخانه نیز روی فعالیت آنها، ازجمله نوع قیمتگذاری و شکایتها نظارت دارد. طبق آییننامه و قانونی که وجود دارد، درباره همه حراجیهای دنیا باید تا پنج سال پاسخگوی قلابی بودن آثار، کلاهبرداری و… بود. آثار هنرمندانی که در قید حیات هستند یا هنرمندانی که از دنیا رفتهاند، باید توسط کارشناسان بررسی و تائید میشود. تاکنون بیشتر نظارتهای وزارت ارشاد روی تابلوهای نقاشی و خوشنویسی بوده است و ما از «حراج فرش» هیچ اطلاعی نداشتیم.
چالش اعتماد
با انتشار خبر برگزاری این حراج و اعلام قیمتهای نجومی برای برخی فرشها، شک و شبهه و تردید میان اهالی فرش دستباف بالا گرفت و اظهارنظرهای مطرح در فضای مجازی نشان میداد که صاحبان فن اعتمادی به صحت اطلاعات منتشر شده ندارند.
رئیس کمیسیون صادرات اتاق ایران که سو استفاده برگزارکنندگان نخستین حراج فرش در سال گذشته از نام او به یکی از حاشیههای این رویداد بدل شده بود در گفتوگو با ایسنا گفت: با توجه به اقداماتی که این حراجی سال گذشته انجام داد و سوابقی که من درباره آن میدانم، چطور میتوان به این حراجی اعتماد کرد؟!
سیدرضی میری درباره اطلاعات ارائه شده در این حراج نسبت به فرش محتشم نیز گفت: شما نمیتوانید بگویید چند قالی محتشم در ایران وجود دارد، زیرا میتواند از یک تا چند قالی در ایران وجود داشته باشد و تعداد آنها سرشماری نشده است. سرشماری تعداد نهتنها درباره قالی محتشم، بلکه درباره قالیهای دیگر مثل «ارجمند» هم وجود دارد و هیچکدام از آنها سرشماری نشدهاند.
رئیس مرکز ملی فرش ایران نیز یکی از پیششرطهای اثربخش و مفید بودن این رویداد را ذهنیت مثبت دادن به مخاطب و رعایت حس اعتماد دانست و گفت: جنبه بیاعتباری این ماجرا، به اعتبار آن میچربد. ای کاش این اتفاق نمیافتاد و بهجای با دیده شک و ابهام نگاه کردن به این رخداد میتوانستیم قاطعانه از آن دفاع کنیم.
کارگر در توضیح این مطلب و بهعنوان یکی از پیششرطها گفت: از نخبگان و کارشناسان کاربلد فرش دستباف برای قیمتگذاری آثار عرضهشده در چنین رویدادی استفاده نشده است.
وی ادامه داد: ما انتظار داشتیم برای این کار، نهاد متولی فرش در کشور به همکاری فراخوانده میشد تا از خبرگان و کارشناسان نامدار فرش دستباف برای قیمتگذاری، ارزیابی و انتخاب فرشها استفاده میشد که این اتفاق نیفتاد. این روزها شاهد هستیم بسیاری از تشکلهای حوزه فرش دستباف حتی نسبت به صحت ارزیابیها و اصالت فرشهای عرضهشده در حراج فرش نیز دچار شک و ابهام هستند و اعداد و ارقام اعلامشده در حراج را زیر سؤال میبرند.
به هر روی پرسشها و ابهامها همچنان باقی هستند.
مبنای قیمتگذاری فرشها در چنین حراجی چیست؟ کدام کارشناسان و ارزیابان فرش در این قیمتگذاری سهیم بودهاند؟ فرشها چگونه به این حراج راه مییابند؟ این رویداد با مجوز چه نهادی برگزار شده است؟ خریداران فرشهای حراج در صورت غبن و زیان به چه مرجعی میتوانند مراجعه کنند؟ نهاد ناظر بر سلامت این فرایند کدام است؟ سود چنین رویدادی به جیب چه کسانی میرود؟
| TORREH.net | پایان پیام
2 دیدگاه
کار ما شده همین نه خودمان کاری برای میلیونها بافنده میکنیم نه اجازه میدهیم کسی با چنین کارى ارزش فرش را افزون و خریداران فرش در خارج را ترغیب به خرید این کالای تولیدی و سرمایه گذاری به امید و برای بدست اوردن ارزش افزوده در اینده نماید حال همه به جاى حمایت از صداى ارزشمند این حراجی در جهان و مطرح ساختن ارزش فرش ایرانى و ألقا به خریداران خارجی به ارزشمند شدن فرش روز به روز و حراجی هاى اینچنینی فقط دنبال زیر سوْال بردن هستند ایا به صداى ان در جهان توجه شد ؟ ایا با نظر تنگیهای کوچک معابانه میتوان از میلیونها شاغل در این حرفه حمایت کرد ؟ امروز منتقدان عزیز خودشان که کارى نمیکنند وقتی یکی هم حرکتى جدید براى به صدا در امدن ارزش فرش ایرانى و حمایت از میلیونها بافنده انجام میدهد فقط نقد شده کارمان و میخواهیم سریع دست و پای او را با کاغذ بازی و أخذ مجوزهاى زیاد و بی مورد ببندیم خوب اشکال کار همینه که فقط به یک روى سکه نگاه و حوزه دیدمان را وسیع و جهان شمول نمیکنیم و این باعث عدم رشد مطلوب و شکوفایی اقتصاد میهن عزیز در این زمینه میگردد اساسا اشکال کارشده دیدن منافع و نادیده گرفتن منافع دیگری که خود موجب از دست رفتن هردو منافع میگردد
فکر کنید نویسنده أصول اقتصادهاى شکوفاست . با عرض پوزش از همه عزیزان با احترام احمد حمیدیان
ممنون اطلاعات مفیدی بود