دسته بندی : شماره 5 و 6 - نقشمایه17/11/08

بسیاری از کارشناسان موسیقی در سال‌های اخیر با بررسی تصاویر موجود در هنرهای تصویری گذشته به شناسایی سازهای رایج و جایگاه آن‌ها در دوران مذکور می‌پردازند که در اصطلاح به آن علم تصویرنگاری و تصویرشناسی می‌گویند. فرش از دسته هنرهای تصویری برجسته دوره صفویه است که در آن آلات و نوازندگان موسیقی بازتاب داده شده

نشریه فرش دستباف ایران طره | TORREH.net | بررسی پنج تصویر با نشان موسیقی در فرش‌های دوره صفویه


محمدرضا شاه‌پروری

بسیاری از کارشناسان موسیقی در سال‌های اخیر با بررسی تصاویر موجود در هنرهای تصویری گذشته به شناسایی سازهای رایج و جایگاه آن‌ها در دوران مذکور می‌پردازند که در اصطلاح به آن علم تصویرنگاری و تصویرشناسی می‌گویند. فرش از دسته هنرهای تصویری برجسته دوره صفویه است که در آن آلات و نوازندگان موسیقی بازتاب داده شده، البته انعکاس آلات موسیقی بر فرش نسبت به سایر هنرهای تصویری دوره صفویه محدودتر و با جزئیات و تزیینات کمتر است. با‌این‌حال در فرش‌های دوره صفویه تصاویری یافت می‌شود که می‌توان از آن‌ها اطلاعاتی ارزشمند درباره موسیقی به آن دوره به دست آورد.
یادداشت پیش رو به بررسی پنج تصویر در فرش‌های دوره صفویه می‌پردازد که نشانی از موسیقی در آن‌ها دیده می‌شود:
تصویر ۱ بخشی از لچک ابریشمین گلیم محفوظ در موزه رزیدانس مونیخ را می‌نمایاند که قدمتش به قرن دهم هجری می‌رسد و محل بافتش به کاشان نسبت داده می‌شود. لچک نمایان‌گر بزمی در باغ است که نوازنده‌ای در آن تنبور می‌نوازند. تنبور سازی است با دسته‌ای بلند و در کاسه‌ای کوچک که به سه‌تار می‌ماند؛ اما از آن‌جا که در رسائل موسیقی دوران صفوی مانند رساله صدرالدین محمد و امیرخان گرچی، سخنی از سه تار به میان نیامده و فقط سازی رایج با نام تنبور مطرح شده، بنابراین می‌توان گفت سازی که در تصویر ۱ نشان داده شده همان تنبور است. در این تصویر نوازنده به رسم سنت روی دو زانوی خویش نشسته است. طرز قرارگیری دست نوازنده به گونه‌ای است که گویای تغییر پرده در هنگام نواختن ساز است. نکته برجسته در این گلیم نبود چهره‌پردازی برای انسان است.


تصویر ۲ متعلق به کتیبه‌ای متصل به ترنج در فرش لچک و ترنج شکارگاه موجود در موزه میهو کیوتو است که قدمت آن به اواخر سده دهم هجری می‌رسد و در مجموعه فرش‌های سانگوشکو جای دارد. در این تصویر نیز نوازندگان تنبور می‌نوازند. شیوه نشستن نوازندگان در این فرش حالتی مادی و طبیعت‌گرایانه به آنان بخشیده است. اما مانند تصویر ۱ نوازندگان در فضایی پر از گیاهان و گل‌ها قرار گرفته‌اند که وجهه‌ای مینوی به تصویر داده است.


در حاشیه همین فرش فرشته‌ای دایره زنگی می‌زند. (تصویر ۳) نواختن ساز به دست فرشتگان را می‌توان امری روحانی به شمار آورد که تجلی آن در فرش سبب تشدید فضای معنوی می‌شود.


تصویر دیگر قسمتی از قاب موجود در ترنج فرش پیشین است (تصویر ۴) که در آن دو نوازنده دایره زنگی می‌زنند. این دو در باغی می‌نوازند که در میانشان سروی (درخت زندگی) برافراشته است. درخت زندگی که در بهشت می‌روید در مرکز واقع است و مظهر باززایی، بازگشت به کمال آغازین، محوریت کیهانی، وحدانیت، و استیلای خیر و شر است. همچنین دو نوازنده این تصویر شمایلی مشابه دارند با این تفاوت که رنگ پوشاکشان آن دو را از هم متمایز می‌کند؛ شاید این تفاوت رنگی سویه‌ای عرفانی داشته باشد و نمادی از تقابل خیر و شر باشد.


تصویر ۵ بخشی از متن فرش با طرح واگیره‌ای قاب‌قابی است که قدمتش به اواخر سده دهم هجری می‌رسد و هم‌اکنون در مجموعه دوک باکلو و کوینز بری نگه‌داری می‌شود. داخل یکی از واگیره‌های این فرش سه انسان نقش شده است که دو تن از آنان میگساری می‌کنند و نوازنده‌ای نیز بر ایشان می‌نوازند. وجه تمایز این تصویر با تصاویر پیشین به شیوه جای‌گیری پیکره‌ها برمی‌گردد که ترکیبی مثلثی را پدید آورده و به هیجان و پویایی نقوش افزوده است.


با توجه به آنچه گذشت، این تصاویر ویژگی‌های مشترک دارند. نوازندگان در این تصاویر عموما دو زانو نشسته‌اند، مگر در تصویر ۳ که فرشته‌ای ایستاده ساز می‌نوازند. این ترکیب‌بندی سبب ایجاد شور و هیجان در تصویر شده است. همچنین بیشتر نوازندگان در قابی محصورند و در بزمی که در باغ برگزار شده در فضایی مملو از گیاهان و درختان گوناگون در قالب اسلیمی‌ها و ختایی‌ها می‌نوازند. افزون بر این‌ها نواختن ساز معمولا در فرش‌هایی با نقش شکارگاه یا گرفت‌وگیر عجین شده است. تصویرکردن ساز و نوازندگی در چنین فرش‌هایی می‌تواند بازتابی از شیوه شکار شاهانه در دوره صفویه باشد که غالبا با تشریفات عظیم و ساز و آواز همراه بود. نقش گرفت‌وگیر و شکارگاه از مفاهیم نمادین و عرفانی نیز برخورداند. نوازندگان در این فرش‌ها نیز از محیط پیرامونشان جدا شده‌اند یا ساز به دست نوازندگانی پری‌گون نواخته می‌شود که این‌ها بر جنبه نمادین نقش گرفت‌گیر و شکارگاهی تاکید می‌کند و اشاره‌ای است به جهان ورای عالم خاک.
از این رو انعکاس سازهای موسیقی و در پی آن نوازندگانی فرشته‌سان بیش از توجه به بعد خاکی اشاره به ابعاد معنوی موسیقی دارد که هنرمند در پی تلاشی عرفانی از این تصاویر جهت خلق تمثیلی عرفانی سود جسته است.
از جهتی دیگر ترسیم عناصر بصری در هنرهای تصویری عصر صفویه رویکردی واقع‌گرایانه در قالب مادی و معنوی داشت و طراحان این برهه از اشکال و صور رایج عصر خویش بسیار سود جستند. بنابراین انعکاس سازهای دایره زنگی و تنبور در این فرش‌ها بیانگر دو ساز رایج در عصر صفوی است که در مراسم بزم به دست نوازندگان مرد نواخته می‌شد.


منابع

  • بلخاری قهی، حسن (۱۳۸۸) سرگذشت هنر در تمدن اسلامی، چاپ دوم، تهران: انتشارات سوره مهر.
  • پوپ، آرتور آپهام و فیلیس آکرمن (۱۳۸۷) سیری در هنر ایران، ترجمه نجف دریابندری و دیگران، ویرایش زیر نظر سیروس پرهام، جلد دوازدهم، تهران: انتشارات علمی و فرهنگی.
  • پورجوادی، امیر حسین (۱۳۸۰) رساله در بیان چهار دستگاه، فصلنامه موسیقی ماهور، سال دوم، شماره دوازدهم، ص ۹۲-۸۱٫
  • رهبر الف، ایلناز (۱۳۸۹) موسیقی به روایت تصاویر دوران صفوی، پایان نامه کارشناسی ارشد رشته پژوهش هنر، تهران: دانشکده هنر و معماری دانشگاه تربیت مدرس.
  • رهبر ب، ایلناز (۱۳۸۹) سازهای زهی در نگارگری ایرانی دوره صفوی، فصلنامه موسیقی ماهور، سال سیزدهم، شماره چهل و نهم، ص ۱۲۹-۹۷٫
  • کیانمهر، قباد و همکاران (۱۳۸۹) نقش فرشته در فرش ایران، فصلنامه علمی پژوهشی گلجام، شماره ۱۵٫
  • کوپر، جی. سی (۱۳۸۶) فرهنگ مصور نمادهای سنتی، ترجمه ملیحه کرباسیان، تهران: فرهنگ نشر نو.

  • این یادداشت در شماره ۵ و ۶ منتشر شده است.

نشریه فرش دستباف ایران طره | TORREH.net | پایان پیام

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code