در آغازین سالهای دهه سی خورشیدی و در زمانهای که ایران اندکاندک به سوی صنعتی شدن پیش میرفت و تهران و دیگر شهرها به سب کوچ روستاییان افسارگریخته بزرگ و بزرگتر می شدند، گروهی از معماران نسل نوی ایران کوشیدند رشد بیسامان ساختوساز در شهرها را روشمند کنند و به آن سویههای زیباشناسانه بدهند. عبدالعزیز فرمانفرماییان از نسل این معماران است. از او آثاری فراوانی به جای مانده که یکی از آنها ساختمان موزه فرش است.
برچسب ها
عبدالعزیز فرمانفرماییان - فرش - فرش دستباف - کامران دیبا - موزه فرش ایران - موزه هنرهای معاصر - هنر بومی - ویژه| TORREH.net |نگاهی به معماری موزه فرش ایران به بهانه چهلمین سالگرد راهاندازی موزه.
سید مجید میرنظامی
کارشناس معماری دانشگاه علم و فرهنگ تهران
در آغازین سالهای دهه سی خورشیدی و در زمانهای که ایران اندکاندک به سوی صنعتی شدن پیش میرفت و تهران و دیگر شهرها به سب کوچ روستاییان افسارگریخته بزرگ و بزرگتر می شدند، گروهی از معماران نسل نوی ایران کوشیدند رشد بیسامان ساختوساز در شهرها را روشمند کنند و به آن سویههای زیباشناسانه بدهند.
عبدالعزیز فرمانفرماییان (۱۳۹۲-۱۲۹۹) از نسل این معماران است. از او آثاری فراوانی به جای مانده که یکی از آنها ساختمان موزه فرش است. پایهگذاری موزه فرش کمابیش همزمان با موزه هنرهای معاصر تهران است: دو موزه نزدیک به هم که یکی پیشروترین هنرهای زمانه را مینمایاند و دیگری گنجینه یکی از دیرینترین هنرهای بومی ایران است. در جستار پیشرو نگاهی گذرا میاندازیم به ساختمان موزه فرش ایران که از آثار این هنرمند برجسته است.
در گوشهای از پارک لاله تهران، ساختمانی نه چندان بلند، بیآنکه تمایلی به خودنمایی داشته باشد، میراثی از فرهنگ کهن ایرانزمین را در دل خود جای داده است. موزه فرش ایران به رغم داشتن گنجینهای ارزشمند در گمنامی به سر میبرد. همسایگی این بنا با موزه هنرهای معاصر، دانشگاه تهران و هتل لاله نتوانسته است به شناخت آن کمکی کند. طراحی این موزه وجوه مثبت فراوانی دارد که در ادامه این نوشته به آنها اشاره خواهد شد. از سویی موقعیت موزه و نحوه طراحیاش نیز در ناشناخته ماندن آن نقش بسیار دارد.
پایههای نخستین ساختمان موزه فرش ایران در سال ۱۳۴۰ بنا شد؛ اما تا پانزده سال نیمهکاره و متروکه رها شده و کاربردش برگزاری برخی نمایشگاههای فرش بود. در آغازین سالهای دهه پنجاه گروهی از کارشناسان و پژوهشگران فرش ایران پیشنهاد پایهگذاری موزه فرش را ارائه کردند و در سال ۱۳۵۵ نوسازی ساختمان موزه آغاز شد. همزمان گروهی نیز مسئول گردآوری فرشهای موزهای از جایجای ایران و جهان شدند.
معماری موزه را نیز عبدالعزیز فرمانفرماییان با همکاری کامران دیبا به سرانجام رساندند. این موزه در روز ۲۲ بهمن ۱۳۵۶ گشایش یافت.
طبقه همکف موزه برای نمایش دائمی ۱۳۵ قطعه فرش و طبقه اول آن را برای برگزاری نمایشگاههای موردی و فصلی در نظر گرفتهاند. هدف از پایهگذاری این موزه نخست نگهداری و نمایش فرشهای ارزشمند ایرانی و دیگر ساختن پایگاهی برای پژوهشگران این زمینه بوده است.
موزه فرش ایران در ضلع شمالی پارک لاله در خیابان فاطمی تهران واقع شده است. ورودی موزه در ضلع شمال غربی آن قرار دارد. این وردی با هفت آبنما تعریف شده است. آبنماها که از چرخش دو مکعبمستطیل رویهم شکل گرفته است، توجه ناظران را به خود جلب میکند. بازدیدکنندگان پس از ورود به محوطه موزه برای رسیدن به ورودی ساختمان در جنوب غربی مجموعه باید مسیری را با گردش نزدیک به ۱۸۰ درجه بپیمایند.
شاید طراحی این راه کمابیش دراز راهکار معمار برای فاصلهگیری از لبه خیابان و ایجاد حس امنیت بیشتر برای بازدیدکننده باشد. گفتنی است پوشش گیاهی ضلع شمالی محوطه موزه باعث شده که این نما از دید رهگذران پنهان بماند. به همین علت ویژگی «فراخوانی» که از ساختمانی چون موزه انتظار میرود در این اثر به چشم نمیخورد. برای درک این کاستی میتوان به موزه هنرهای معاصر نگریست. کامران دیبا در طراحی آن موزه با محوطهسازی و چرخش بنای مناسب نگاه رهگذران را به بنا فرامیخواند.
در فضای سبز موزه ساختمانی وجود دارد که کنجکاوی هر بینندهای را برمیانگیزد. این ساختمان تمام بتنی که از چرخش دو مکعب بدون سقف در هم ساخته شده نمازخانه موزه اثر کامران دیباست. مکعب درونی روبهقبله است.
در ساحتمان موزه لابی مرکزی بهعنوان فضای تقسیم در نظر گرفته شده است. این فضا برای ورود و خروج به گالریها در نظر گرفته شده است.
به واقع این بخش میدانگاه موزه به شمار میرود. در اطراف این مربع مرکزی فضاهای خدماتی قرار دارد. این مربع پایینتر از سطح راهروها است و اینگونه خود را از راهروی ارتباطی جدا میکند. در گوشهای از این فضا میزی برای فروش نشریات و کالاهای فرهنگی وابسته در نظر گرفتهاند که بعدها به طرح افزودهاند. جایگاه چایخانه در نزدیکی فضای ورودی و روبهروی لابی است. فضایی ساده و خالص دارد و جای دنجی را برای بازدیدکنندگان فراهم آورده است.
ساختمان موزه ویژگیهای فرمی چشمگیری دارد. کشیدگی و گستردگیاش میتواند تداعیکننده فرش باشد. گرداگرد این بنا رواقی ستوندار وجود دارد که با طراحی منحصربهفرد خود یادآور دار قالی است. تکرار این عنصر سبب یکپارچهشدن نمای موزه میشود. پلان موزه از الگوی شبستانی پیروی کرده و فضای نمایشگاهی آن به شبستانی ستوندار میماند. پلان شطرنجی و تأکید بر استفاده از هندسه راستگوش در جایجای موزه احترام طراح به هندسه اسلامی و سامانبندی طرح فرشهای ایرانی را مینمایاند. این هندسه در جزئیات موزه مانند پنلهای ویژه نمایش قالی و سقف کاذب نیز به چشم میخورد. برای نمایش برخی از فرشها اختلاف ترازی اندک ایجاد شده است. این کار سبب تعریف فضای نمایش شده و به تنوع فضا کمک میکند.
توجه به نورپردازی در طراحی موزهها از اهمیت بسیاری برخوردار است. برای جلوگیری از فساد نوری و سهولت بازدید آثار نورپردازی در موزهها باید بسیار سنجیده طراحی شود. نور موزه فرش از منبع طبیعی تأمین نمیشود و نحوه نورپردازی آثار نفیس این موزه نیز چندان مطلوب نیست. استفاده از نورهای موضعی به فضاسازی و جلبتوجه مخاطب کمک میکند. متأسفانه در نورپردازی موزه فرش توجهی به پلان موزه و جایگاه آثار و هماهنگی با طرح کلی فضای نمایشگاهی نشده است. توان نهفته بسیاری در ساختمان موزه فرش ایران است که با اندکی بازنگری در طراحی منظر آن میتوان این توان نهفته را هویدا ساخت. استفاده از پارک لاله و تعریف ورودی دیگری برای موزه یکی از این راهکارها است. نورپردازی موزه فرش نیز نیازمند بازنگری اساسی است. از میان برداشتن این نارساییها کمک میکند که این بنای ارزشمند به جایگاه راستین خود دست یابد و موزه فرش ایران را به یکی از مکانهای فرهنگی پویا و پربازدید ایران تبدیل کند.
این یادداشت در شماره ۲ طره منتشر شده است.
| TORREH.net |پایان پیام