در آیین گشایش بیستوچهارمین نمایشگاه فرش دستباف کشور قطبالدین صادقی، هنرمند تئاتر کشور، از اهمیت و موقعیت و زیباشناسی هنر ـ صنعت فرش دستباف ایران گفت و آن را نمادی از یک خانوادۀ ایرانی دانست. سخنان او بر دل اهالی فرش نشست. ازاینرو، طره چکیدهای از آن گفتهها را پیشکش خوانندگان میکند
برچسب ها
بیست و چهارمین نمایشگاه فرش دستباف - پرچم ایران - حاشیه پهن - شماره 11 - قطب الدین صادقی - نمایشگاه 24طره (torreh.net) | نگاهی به عناصر قدسی و مادینگی در فرش دستباف ایران
در آیین گشایش بیستوچهارمین نمایشگاه فرش دستباف کشور قطبالدین صادقی، هنرمند تئاتر کشور، از اهمیت و موقعیت و زیباشناسی هنر ـ صنعت فرش دستباف ایران گفت و آن را نمادی از یک خانوادۀ ایرانی دانست.
سخنان او بر دل اهالی فرش نشست. ازاینرو، طره چکیدهای از آن گفتهها را پیشکش خوانندگان میکند:
«تصویرگری در کشور ما بهرغم ممانعتهای همیشگی توانسته است در سه عرصه خود را بهخوبی نشان دهد. نخستین اینها کاشیکاری است که مانند آن در جهان وجود ندارد و در خدمت مذهب در ایران بوده است. دومین تجربۀ تصویرگرایی ما مینیاتور است که آن هم در خدمت خواص جامعه بوده است، اما سومین هنر که از میان این سه مورد تنها هنر مردمی است که راه به جهان پیدا کرد و معرف فرهنگ و هنر این کشور شد هنر ـ صنعت فرش دستباف در ایران است».
صادقی این هنر ـ صنعت را از دیگر هنرها کاربردیتر دانست و گفت: «هنر ـ صنعت فرش دستباف زندگیِ اقتصادیِ بسیاری از مردم را تأمین میکند. فرش در زندگی مردم جایگاهی والا دارد و در چادر، سفره، نمکدان، خورجین، و کفپوش آنان دیده میشود. ابعاد وجودیِ فرش همۀ سطوح جامعه را از شهرنشینان تا عشایر و روستانشینان نیز دربر گرفته است».
این هنرمند کشور نقش اقتصادی فرش را سازنده خواند و خبر داد: «در استان کردستان چند ده هزار بافنده داریم که سالیانه ۵۰ هزار مترمربع فرش میبافند. این یک کمک اقتصادیِ فوقالعاده به خانوادههای شهری و روستایی است. اطلاع داریم که نصف این بافندگان در روستاها هستند و از همین رو تولید فرش دستباف نقش مکمل در اقتصاد را داراست».
صادقی فرش را دارای نقشی چندگانه و نماد قداست در خانوادۀ ایرانی دانست و عنوان کرد: «درگذشته ما به قداست خیلی بیشتر از الان اعتقاد داشتیم. از همان سر در قوسی که مظهر فرهنگ آسمانی و ایزدمهری است وارد میشدیم، با آجرهایی که اشعۀ خورشید را در خود جا میدادند وارد هشتی میشدیم، و باز هم در شکل دوار و منحنیِ آن تطهیر میشدیم. به قول مرحوم شریفزاده: بیرون فضای نامقدس بود و درون فضایی مقدس. از آن مقدستر فرش بود. من جز در سالیان اخیر در تهران هرگز ندیدم کسی با کفش روی فرش راه رود. فرش بهعلت طراحی حیرتانگیزی که دارد فراتر از تزئین است و به دلیل قدرت طراحی و تمثیلهایی که در آن هست بازگشایی معانی تجریدی آن جز برای اهل فن بسیار مشکل است. تعادل عقلانی آن برای یک فرهنگ شهری و دوران زیر سقف بودن و در کل نماد دوران کشاورزی است. تکرار طبیعت در اشکال هندسی فوقالعاده است. تکرار گل، کوه، چشمه، حیوان، و طبیعتدوستی در نقوش فرشهای سنتی نمایان است. فرش پیوند انسان با طبیعت را به ذهن میآورد که ما متأسفانه آن را در شهرها گم کردهایم و رابطۀ ما با طبیعت به تصاویر ماهوارهای محدود شده است».
صادقی همچنین از معانی موجود در فرش سخن گفت و بیان کرد: «نکتۀ جالب برای من حضور فرهنگ زنانه در فرش است. این هنر ـ صنعت به دورهای باز میگردد که ایزدباروریِ ایزد زن بود. زن مظهر زایش، خلاقیت، و زندگی است. اگر تصاویر بازماندۀ فرشهای سنتی خوب را ببینید نشانگر همین موضوع است. البته از اواسط قرن هجدهم تصاویر شبهواقعگرایانهای وارد فرشهای ما شده است که بهکل جعلی است. این نقاشیها در فرشهای اصیل وجود ندارد و تنها برای کسب بازارهای غربی و به تقلید از نقاشیهای اروپایی وارد این هنر ـ صنعت شده است. فرشهای ما نقوش انسانی ندارد و سرشار از نقشهای تجریدی و نمادین است. بهترین حالت آن گاهی در فرشهای کردی دیده میشود. در این فرشها هفت حوزه وجود دارد که همگی درنهایت به مرکز میرسند و مرکز چیزی نیست جز بهشت گمشده».
وی همچنین دربارۀ مسئلۀ زیباشناسی هنر ـ صنعت فرش دستباف گفت: «باید دانست زیباشناسی به معنای خوشگلپسندی نیست که در دهانها افتاده است. بلکه جستجوی زیبایی و جستجوی دوبارۀ بهشتی است که انسان از آن رانده شده و درواقع عملی قدسی و آیینی است. در جایجای این تصاویر میتوان تعادل دید. تعادل رنگها تعادل بین زندگی اجتماعی و طبیعت است و خودش را اغلب در نقوشی که وجود دارد نشان میدهد».
کارگردان تئاتر کشور در مقایسه میان فرشهای مناطق مختلف ایران گفت: «در فرشهای کاشان که طرحها بیشتر دشت هستند بیشتر نقوش مسطح و روشن دیده میشود و در طرحهای فرشهای کردی که محیطی کوهستانی دارد نقشها پر از صخره و دندانههای کوه است و در کنار کوه و در قلب آن چشمۀ آبی است که بهشت را نشان میدهد؛ ولی به نظر من طبیعت همان زن است. چراکه از فرهنگ مادرسالاری چند تا از اسطورههای خودش را نگه داشته است و چند نمونه از نمادهای خودش را باقی گذاشته است، مانند درخت و آب و انار که در همۀ این نقوش بعضی وقتها بهشدت هندسی شده و بهدشواری میتوان آنها را تشخیص داد. نقشهای سهترنج نیز تأثیر گرفته از همان سه پند مشهور ایرانیانِ گذشته است. فرش همواره پیش روی ما و زیر پای ماست. مردم با این حرکت میخواستند طبیعت را فراموش نکنند و اگر کوه نشان استواری و قدرت است، گیاه و گل مظهر همه ظرافتهایی است که یک طبیعت در خود دارد».
صادقی در پایان سخنان خود هنر ـ صنعت فرش دستباف را مظهر همۀ تعالیم فکری و معنوی کشور دانست و بیان کرد: «تأثیر حیرتانگیز فرش در ناخودآگاه ماست که بهعنوان یک پرچم و یک نماد مظهر ایرانی است. امیدوارم نگذاریم فرشهای ماشینی این فرهنگ کهنِ کارِ دست را از بین ببرند. ما این هنر را رایگان بهدست نیاوردیم و نیاکان ما بهپای این فرش خون دل خوردهاند. نگذاریم این پرچم به پایین کشیده شود».
این جستار در شماره ۱۱ طره منتشر شده است
پایان پیام (torreh.net)