سید ضیاءالدین طباطبایی در اروپا: شده بودم فرشفروش دورهگرد نه جناب میرزا سید ضیاءالدین! بسیار بودهاند تجار فرشی که سر از مناصب دولتی درآوردهاند یا از بطن تولید و تجارت فرش به امور دفتری و دیوانی پرداختهاند؛ اما رسیدن نخستوزیری از صدارت به فرشفروشی از نوادر است.
برچسب ها
سید ضیاءالدین طباطبائی - فرش فروش | TORREH.net | سید ضیاءالدین طباطبایی در اروپا: شده بودم فرشفروش دورهگرد نه جناب میرزا سید ضیاءالدین!
بسیار بودهاند تجار فرشی که سر از مناصب دولتی درآوردهاند یا از بطن تولید و تجارت فرش به امور دفتری و دیوانی پرداختهاند؛ اما رسیدن نخستوزیری از صدارت به فرشفروشی از نوادر است.
به گزارش طره، سید ضیاءالدین طباطبایی که رئیسالوزرای عهد احمدشاه شد و کابینه صد روزهاش در تاریخ ایران به دولت سیاه شهرت یافت پس از عزل از صدارت و روانه اروپا شدن در وصف خود گفته است: «شده بودم فرشفروش دورهگرد نه جناب میرزا سید ضیاءالدین».
در جریان کودتای سوم اسفند ۱۲۹۹ که قدرت نظامی آن بر دوش سردار سپه (رضاشاه) استوار شده بود، نقش آفرینی اصلیاش بر عهده سید ضیاءالدین طباطبایی بود که حمایت انگلیس را با خود داشت.
سید ضیاء در نخستین روزهای ورود نیروهای قزاق به تهران با احمدشاه ملاقات و فرمان رئیس الوزرایی خود را با اختیارات کامل دریافت کرد. وی در اولین روز صدارت خویش دست به اقداماتی زد و نزدیک به دویست تن از رجال کشور و روحانیان را بازداشت کرد و طی اعلامیهای، علل و جهات صدارت خود را به حکّام و والیان سراسر کشور ابلاغ کرد.
نقطه زوال دولت سیدضیاءالدین طباطبایی معروف به دولت سیاه و کابینه صد روزه را باید در اختلاف بین وی و سردار سپه جُست. رضاخان که با سیدضیاء روابط خوبی نداشت، با نزدیک شدن هر چه بیشتر به احمدشاه زمینه را برای برکناری سیدضیاء فراهم ساخت.
به ویژه که احمدشاه از زمان امضای حکم ریاست وزرایی سیدضیاء، از او دلخوش نبود و اهانتها و بیادبیهای سید، شاه را به شدت خشمگین ساخته بود. همچنین منتقدان و وابستگان به دربار که عده زیادی از آنان در حبس بودند، تلاش شبانهروزی خود را برای بر کناری او معمول میداشتند. سرانجام در روز اول خرداد ۱۳۰۰، شاه به سیدضیاء تکلیف استعفا کرد؛ اما سیدضیاء اطاعت نکرد تا اینکه احمدشاه وی را در چهارم خرداد بر کنار کرد و دولت ۹۳ روزهاش سقوط کرد. پس از برکناری، در همان روز در حالی که از خزانه دولت مبلغ بیستوپنج هزار تومان به او برای مخارج سفر داده بودند با تنی چند از دوستان و نزدیکان خود از طریق بغداد عازم اروپا شد و بیستودو سال در اروپا اقامت گزید.
سید ضیا احوال خود را بعد از عزل از نخستوزیری و در روزهای اقامت در اروپا اینگونه بیان میکند: «عصبی بودم. شبها به آپارتمانم که میرفتم، در هوای سرد برلن دوش آب سرد را با فشار باز میکردم، زیر آن میایستادم و از شدت سرما دندانهایم کلید میشد و جیغ میزدم و زن صاحبخانه فکر میکرد که از تیمارستان آمدهام.
یک خروار نامه در انبارم بود که من یک دانه از نامهها را باز نمیکردم. نامهها را سربه مهر میگذاشتم توی طاقچه و هر سه هفته یک بار بدون اینکه نگاه کنم از طرف کی آمده میریختم دور. شده بودم فرشفروش دورهگرد نه جناب میرزا سید ضیاءالدین.».
| TORREH.net |پایان پیام