آقای نماینده این بار از دستهای پشت پرده فرش پرده برداری کرد! نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت گفت: «دستهای پشت پرده افول صنعت فرش را رقم زدند».
برچسب ها
بیمه قالی - بیمه قالیبافی - محمد اسماعیل سعیدی| TORREH.net | آقای نماینده این بار از دستهای پشت پرده فرش پرده برداری کرد!
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی در گفت و گو با خبرگزاری خانه ملت گفت: «دستهای پشت پرده افول صنعت فرش را رقم زدند».
پیش از این افکار عمومی در عرصه فوتبال -و تا حدی سینما- به این ادبیات خو گرفته بودند و سخن گفتن دایمی از «دستهای پشت پرده»، «افشاگری»، «رو کردن دست این و آن»، «صدور بیانیه های آنچنانی» و… چاشنی همیشگی خبرها و تحلیل های فوتبالی بود اما ورود این ادبیات به حوزه فرش ایران بدیع و جالب است!
به گزارش طره، محمد اسماعیل سعیدی در مصاحبه یادشده ضمن انتقاد از وضعیت نابسامان در حوزه فرش و صنایع دستی، اظهار داشت: وقتی مرکز ملی فرش زیر نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت باشد میتوان اذعان کرد که مسئولان مربوطه یادشان برود که اصلاً عرصهای به نام صنایع دستی و فرش وجود دارد!
عضو کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی با تاکید بر اینکه متأسفانه امروزه موزه فرش که نمادی از فرهنگ، هنر، دانش و فنآوری ایرانی است مورد بیمهری قرار گرفته است، ادامه داد: وقتی نسبت به مجموعهای که میتواند موجب جذب گردشگر شود و در این میان هنر و تمدن ایرانی ـ اسلامی را به جهانیان عرضه کند توجهی نمیشود، دیگر نمیتوان انتظار داشت که شاهد حضور پررنگ فرش ایرانی در بازارهای سراسر دنیا بود.
نماینده مردم تبریز، آذرشهر و اسکو در مجلس شورای اسلامی در بخش دیگری از گفت و گوی خود با اشاره به اینکه هنرمندان فعال در حوزه فرش با بلاتکلیفی مواجه هستند و همین امر نیز از دیگر عوامل تاثیرگذار در کاهش محبوبیت و حضور فرش ایرانی در سراسر دنیاست، گفت: به عنوان مثال برخی از فعالان این عرصه زیر نظر وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی هستند و برخی دیگر تحت نظر وزارت صنعت، معدن و تجارت فعالیت میکنند؛ از این رو نابسامانی بدی در این حوزه وجود دارد.
طره پیش از این هم دغدغه و دلسوزی این نماینده محترم مجلس شورای اسلامی درباره فرش دستباف را ستوده بود اما معتقدیم که راه رفتن بر زمین واقعی و با ارایه علل و ادله منطقی و به دور از شعارزدگی بیشتر یاور فرش ایران و فعالانش خواهد بود تا سخن گفتن های احساسی و بدون پشتوانه های واقعی.
برای نمونه این نماینده محترم وزارت صنعت، معدن و تجارت را به بی توجهی به فرش متهم کرده اند حال آنکه در ادامه بر بی مهری نسبت به موزه فرش خرده گرفته اند. موزه ای که زیر نظر سازمان میراث فرهنگی اداره می شود و بی توجهی به آن نمادی از کم لطفی همان سازمانی است که ایشان بارها خروج فرش از وزارت صنعت و پیوستنش به آن سازمان را پیشنهاد کرده اند!
سخن گفتن از دست های پشت پرده و ترسیم فضای مافیایی برای آنچه بر فرش ایران رفته است، چاره کار نیست و هنر- صنعت فرش دستباف ایران بیشتر نیازمند راهکارهای اجرایی، عملیاتی و قانونی است. راهکارهایی که اتفاقا بخشی از آنها در گرو همراهی ها و توجه مجلس شورای اسلامی و نمایندگان محترم است.
برای نمونه به این نماینده محترم یادآور می شویم هنرمندان و فعالان این هنر- صنعت بیش از آن که از بلاتکلیفی میان وزارت ارشاد و وزارت صنعت در رنج باشند، از مشکلات فراگیر نشدن بیمه قالیبافی در عذابند که حل آن به دست نمایندگان محترم ممکن بوده و هست.
اعتبار مصوب شده برای بیمه قالیبافی در سال جاری نیز پاسخگوی شمار فراوان شاغلان فرش نیست و مجلس شورای اسلامی که می توانست با مصوب کردن اعتبار لازم برای اجرای این قانون یاور قالیبافان باشد، گامی به پیش ننهاد. اگر هر یک از نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی در این زمینه اظهار بی اطلاعی کنند، آقای سعیدی به عنوان رییس فراکسیون فرش و صنایع دستی مجلس شورای اسلامی که بارها در مصاحبه ها و حتی تبلیغات انتخاباتی خود بر این مهم پای فشرده اند نمی توانند بی توجه از کنار موضوع بگذرند.
طبق اعلام مرکز ملی فرش ایران رییس فراکسیون فرش و صنایع دستی در مجلس شورای اسلامی در نشستی که برای رفع این مشکل تشکیل شده بود وظیفه مند شدند که نسبت به پیگیری افزایش اعتبار بیمه قالیبافان تعامل لازم را با نمایندگان محترم و کمیسیون های مربوطه مجلس شورای اسلامی داشته باشند، که چنین نشد!
طره امیدوار است آنچنان که پیشتر هم یادآور شده بود، این دلسوزی ها و دغدغه داشتن ها فارغ از شعارزدگی شکل اجرایی و واقعی به خود بگیرد و همگان بی نیاز از ادبیات توسل جویانه به «دستهای پشت پرده» و سر دادن نواهای متقابل «افشا کن، افشا کن»، فرش ایرانی و فعالانش را یاری کنند.
پیوندهای مرتبط با این یادداشت:
تلاش برای تامین اعتبار و ساماندهی بیمه قالیبافان
آقای نماینده! یک مصاحبه با چند غلط؟!
| TORREH.net | پایان پیام