دسته بندی : تصاویر - شماره 3 - لچک17/12/18

بیتا قزل‌ایاغ زاده فلورانس (۱۳۴۵/۱۹۶۶) و ساکن لندن است؛ اما تهران شهر بازی‌های کودکانه‌اش بوده است. چهار ساله بود که به تهران آمد و در آنجا رشد کرد. سپس برای آموختن معماری به پاریس رفت و پس از بازگشت به ایران به عنوان آرشیتکت و مدیر هنری چند فیلم‌سینمایی به فعالیت پرداخت و چندی است که حرفه‌ و هنرش را با فرش ایرانی آمیخته است. همچنین ۱۰ سالی است که مشغول پژوهش درباره نمادهای لرستان است. در آثار او نمادهای لرستان و به ویژه بروجرد تجلی یافته است.

نشریه فرش دستباف ایران طره | TORREH.net | نگاهی به فرش‌جامه‌های بیتا قزل‌ایاغ


آذر رسولی

بیتا قزل‌ایاغ زاده فلورانس (۱۳۴۵/۱۹۶۶) و ساکن لندن است؛ اما تهران شهر بازی‌های کودکانه‌اش بوده است. چهار ساله بود که به تهران آمد و در آنجا رشد کرد. سپس برای آموختن معماری به پاریس رفت و پس از بازگشت به ایران به عنوان آرشیتکت و مدیر هنری چند فیلم‌سینمایی به فعالیت پرداخت و چندی است که حرفه‌ و هنرش را با فرش ایرانی آمیخته است. همچنین ۱۰ سالی است که مشغول پژوهش درباره نمادهای لرستان است. در آثار او نمادهای لرستان و به ویژه بروجرد تجلی یافته است. قزل‌ایاغ اولین نمایشگاهش را در خانه هنرمندان تهران در سال ۲۰۰۶ برگزار کرد. او در نمایشگاهش در لندن از فرش دست‌باف در قالب پوشاکی نمادین (فرش‌جامه) استفاده کرده است.
«یک عالم حرف‌های ناگفته، دوری از وطن، خانواده، دوستان و آشنایان چنان نامه‌ای است که هرگز نمی‌رسد و این آثار نمادین شاید پلی باشد از شرق به غرب!» این را بیتا قزل‌ایاغ می‌گوید و وجه‌ تسمیه نمایشگاهش نیز در همین سخن پنهان است: «نامه‌ای که هرگز نرسید.»
بیتا قزل‌ایاغ درباره ایده آثارش می‌گوید: متاسفانه فرش وضعیت خوبی ندارد و بافنده‌ها کم‌کم کارشان را تعطیل می‌کنند. رفوگرها به علت کم بودن دستمزد به کارهای دیگر رو آورده‌اند. به طور کلی صادرات فرش ایران با مشکل مواجه شده است. این مسئله برای من ناراحت‌کننده است. بنابراین کوشیدم به سهم خودم برای نجات این سنت قدیمی ایرانی گامی بردارم. با خود فکر کردم که باید از جایی شروع کنم تا این‌که توجه‌ام به فرش‌پاره‌هایی جلب شد که امکان رفوی دوباره آن‌ها نبود. می‌خواستم نشان دهم که ایران و ایرانی را با فرش دست‌باف می‌شناسند و این هر-صنعت اصیل حتی اگر فرسوده و پاره شود باز هم چشم را می‌نوازد. به نظرم با نوآوری در این هنر می‌توان بازارهای جدیدی برای آن به وجود آورد.
او در ادامه درباره شیوه گزینش فرش‌های به کار رفته در آثارش اظهار داشت: بخش بالاتنه یکی از فرش‌جامه‌ها بافته مشک‌آباد است و بخش پایین‌تنه یا دامن آن بافته ملایر. فرش زیبای ۱۴ متری‌ بافته مشک‌آباد اراک بود که متاسفانه تکه پاره شده بود و وقتی من آن را خریدم فروشنده بسیار خوشحال بود که از دست آن فرش پاره راحت شده است. دوست داشتم میان فرش بالایی و پایینی فرش‌جامه‌ها هماهنگی ایجاد کنم. به اصطلاح جوابی از فرش بالایی در پایینی وجود داشته باشد و برعکس. به همین علت نقش اسلیمی گل بالا را گرفتم و در فرش بخش پایین چاپ کردم. سپس دور گلی از فرش بالایی را گلدوزی کردم. در واقع به آن بها دادم تا برجسته‌تر جلوه کند.
او با توجه به اینکه آثارش فقط جنبه نمایشی دارند و کاربردی نیستند، گفت: وزن هر یک از تونیک‌ها دو تا سه کیلو است و بسته به کاری که روی آن‌ها انجام شده است، تغییر می‌کنند. این تونیک‌ها روی پایه قرار گرفته و برای نمایش به عنوان اثر هنری است. آن‌ها همچون مجسمه یا تابلوی نقاشی‌اند و برای پوشیدن طراحی نشده‌اند.
قزل‌ایاغ همچنین در ادامه افزود: من فرش‌های ملایر و مشک‌آباد اراک را بسیار دوست دارم. در کل به هنر فرش‌بافی علاقه‌مندم. همچنین طرح‌های متعددی در ذهن دارم که برای انجامشان زمان بسیاری لازم است و در حال کار برای ترکیب فرش با جنس‌های دیگر هستم.


این یادداشت به صورت گفت‌وگو از آذر رسولی در شماره ۳ طره منتشر شده است.


نشریه فرش دستباف ایران طره | TORREH.net |پایان پیام

ارسال دیدگاه

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *

*

code