«فراموشخانه» نام نمایشگاهی از نقاشیهای ندا اعظمی است که از ۲۹ مرداد تا ۸ شهریور سال ۱۳۹۵ در گالری ویستا به نمایش درآمد. او در این نمایشگاه پرترههای زنانه را در پسزمینهای از فرشها به تصویر کشیده است. به این بهانه طره گفتوگویی با ندا اعظمی درباره «فراموشخانه» کرده است.
| TORREH.net | گفتوگو با ندا اعظمی به بهانه نمایشگاه «فراموشخانه»
«فراموشخانه» نام نمایشگاهی از نقاشیهای ندا اعظمی است که از ۲۹ مرداد تا ۸ شهریور سال ۱۳۹۵ در گالری ویستا به نمایش درآمد. او در این نمایشگاه با توجه به شناختی که از فرش ایرانی داشته است طرحها و نقوش قالیهای قشقایی را برگزیده تا نگاه امروز را به دیروز معطوف کند. اعظمی طرح فرش قشقایی را با پرترههای امروزی درآمیخته تا به گذشته رخت امروزی بپوشاند و برای انسان مدرن تصویری باشد که گذشته و حال را به هم پیوند میزند. نوع چیدمان پرترهها با طرحهای فرش، یادآور سنت فرشهای تصویری است. به این بهانه طره گفتوگویی با ندا اعظمی درباره «فراموشخانه» کرده است.
حجت رشادی
ندا اعظمی (۱۳۵۸) کارشناس طراحی فرش است و به نقاشی علاقه دارد. تاکنون آثارش در زمینۀ نقاشی را در دوازده نمایشگاه گروهی، شش نمایشگاه انفرادی، دو سالانۀ نقاشی و نمایشگاه انفرادی در بلژیک شهر بروکسل به مدت یک ماه در سال ١٣٩۶ به نمایش گذاشته است.
طره: ایدۀ کارتان از کجا آمد؟
در دانشگاه به طراحی فرش علاقهمند شدم. بعد از فارغالتحصیلی نیز در زمینۀ طراحی فرش سنتی و مدرن در شرکت فرش نیشابوری و حیدریان کار کردم. سبک کار حیدریان محلی بود و شهری کار نمیکرد. در این چند سال طراحیهایم بیشتر عشایری، روستایی و قشقایی بودند. یک روز به ذهنم رسید اگر پرترههای من با پسزمینۀ فرش مانند فرشهای تصویری باشد میتواند ترکیب خوبی را ایجاد کند. در نتیجه شروع به نقاشی با این ترکیببندی کردم.
طره: چرا فقط از پرترههای زنان استفاده کردید؟
چون خودم زنم و حسهای زنانه را بیشتر با پرترۀ زنانه میتوان نشان داد. مهمترین دلیل هم بحث فروش است. من از خودم، خواهرم و اطرافیانم تأثیر میگیرم. آنان آدمهای شناختهشدهای نیستند؛ اما حسم را راحتتر بیان میکنم. به نظرم این پرترهها زیبایی دارند.
طره: چرا از نقشههای هندسی و قالی قشقایی استفاده کردید؟
چون بیشتر قالی قشقایی کار میکردم. نقوش و فرم قالیهای ۳۰ سال پیش زیبا هستند و هارمونی رنگ دارند.
طره: چرا زن را در جایگاه ترنج قرار دادید؟
دوست داشتم قدرت زنانگی را با اقتدار و حالت ایستایی زنها نشان بدهم و حس زنانگی به شکل ضعیف نمود پیدا نکند. به این دلیل زن را در ترنج قرار دادم.
طره: چرا نام اثرتان فراموشخانه است؟
من قبل از نمایشگاه دو یا سه اثر را نقاشی کرده بودم؛ اما هنوز به حالت کامل نرسیده بود. من به کاشان سفر کردم و به شرکت سهامی فرش کاشان رفتم. همهچیز از ورودی تا بنای شرکت بد بود. وقتی وارد کارگاه بافندگی شدم، خیلی وحشتناک بود. نزدیک شصت زن در مکان کوچک روی تختهها نشسته بودند و بافندگی میکردند. با همه بافندهها حرف زدم. زنهایی که به این کار احتیاج داشتند؛ اما از شرایط راضی نبودند و دنبال ناجی بودند. چرا بافندهها باید چنین وضعیتی داشته باشند؟ فراموشخانه آنجا به ذهن من رسید که زنهای بافنده فراموش شدهاند.
طره: از طرف هنرمندان تجسمی چه بازخوردهایی داشتید؟
هنرمندان هنرهای تجسمی نقوش طراحی سنتی را در تذهیب و فرش دیده بودند. در آثار این نمایشگاه نیز ترکیبی از این نقوش و پرتره را دیدند که برایشان جالب بود. همچنین هنرمندان هنرهای تجسمی به تکنیک خیلی اهمیت میدهند. وقتی آثار را دیدند گفتند خیلی بهتر از عکسها است. در عکس فرم کلی قالی دیده میشود. ولی از نزدیک تاش قلممو حس متفاوت و خوبی را ایجاد میکند.
| TORREH.net |پایان پیام