اما تو همین اوضاع کرونایی که هم کسبوکارها خوابیده و هم گرونیها مردم ر بیتاب کرده و پشت سر هم خبرهای ناگوار قطار میشه، در خبرها خواندم که رئیس مرکز ملی فرش ایران از برنامههایشان برای رسیدن به هدفگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری صادرات فرش در سال جاری خبر داده بودند.
برچسب ها
حاج مقصود فراش - رئیس مرکز ملی فرش ایران - صادرات فرش - فرش - مرکز ملی فرش ایران - ویژه | TORREH.net | حاج مقصود فراش تقدیم میکند: درباره هدفگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری صادرات فرش در سال ۹۹
اینکه حجرههامان سوتوکور شده یک طرف، اینکه همکارهامان یکییکی به کرونا مبتلا میشن هم یک طرف دیگه. این کرونای فلانفلان شده انگار ول کن معامله نیست. هر روز بدتر از دیروز ما ر به افسوس میندازه که قدر عافیت ر نمیدانستیم.
صبح تا شبمان شده رعایت پروتکلهای بهداشتی و مرور عدد فوتیها! خدا خودش عاقبت همهمان ر ختم به خیر کنه.
اما تو همین اوضاع کرونایی که هم کسبوکارها خوابیده و هم گرونیها مردم ر بیتاب کرده و پشت سر هم خبرهای ناگوار قطار میشه، در خبرها خواندم که رئیس مرکز ملی فرش ایران از برنامههایشان برای رسیدن به هدفگذاری ۱۵۰ میلیون دلاری صادرات فرش در سال جاری خبر داده بودند.
بین همکارای ما رسمه که اگر قرار باشه از کسی سور بگیریم، اُرد شیشلیک میدیم تا حداقل به کباب کوبیده ختم بشه. معلومه که اگر از اول بگیم به کوبیده راضی هستیم، تهش آب دوغ خیار یا نون و پنیر و هندوانه نصیبمان میشه.
حالا اگه مراودات ما فرشفروشها ر قبول ندارین، بذارین از اهل علم و کرامت براتان مثال بزنم: سعد الدین خراسانی تفتازانی فقیه و متکلم اهل شیروان خودمان بود. البته نه حالا. حدود هفت قرن پیش.
یک روز سعد الدین از پسرش پرسید که هدفت از درس خواندن چیه؟ پسرش گفت که مایلم مثل شما شوم. سعد الدین جواب داد که ای وای بر تو! اگر هدفت رسیدن به معلومات من باشه که به نصفش هم نمیرسی. من قرار بود مثل امام صادق(ع) بشم، این شدم که میبینی، حالا تو که میخواهی مثل من شوی دیگر تکلیفت معلوم است!
حالا عرض بنده با خانم رئیس هم همینه. وقتی هدفگذاری نهایی شما میشه ۱۵۰ میلیون دلار، یعنی که اگر نصفش محقق بشه باید کلاهمان ر بندازیم هوا.
البته منظورم این نیست که الکی یک عدد بزرگی ر بندازیم و به اصطلاح خالی ببندیم. نه! از این جور خالیبندیها هم زیاد ضرر دیدیم؛ اما دیگه قرار نیست سقف تلاش و همت ر اینقدر پایین بیاریم.
یادم هست که چند سال پیشترها در دوره دولت مهرورزی، معاون اول دولت –که بعدها سر از زندان درآورد- همینطور الابختکی گفت که صادرات فرش باید به یک میلیارد دلار برسه! بقیه دولتیها هم تبعیت کردن و هدفگذاری مرکز ملی فرش ایران هم شد یک میلیارد دلار درحالیکه صادرات فرش اون وقتها نصف این رقم بود. این هدفگذاری همانا و شروع افت صادرات هم همانا!
همون وقت خبرگان و ریش سفیدهای فرش میگفتن که مگه کشکیه که الکیالکی صادرات فرش توی یک سال دو برابر بشه؟ مگه صادرات دستور برداره و میشه با امر و نهی بالا بردش؟ کاش چیزی بگید که بگنجه!
غرض اینکه نه اونجور خالیبندیها و هدفهای تخیلی دادن خوبه و نه اینجور سطح پایین گرفتن و به کم رضایت دادن!
خیرالامور اوسطها. از من میشنوین نه اهل افراط باشید و نه اهل تفریط. جوری هدف بذارید که هم قابل تحقق باشه، هم نسبتی با مطالبات جامعه فرش داشته باشه و هم باعث بشه تلاش و همتتان بیشتر بشه.
حالا نمیگم از صادرات ۲ میلیارد دلاری اوایل دهه هفتاد حرف بزنیم که خیلیهامان میدانیم ماجراش چی بود. ولی دیگه انصاف نیست که وقتی متوسط صادرات فرش توی یکی دو دهه اخیر سالانه ۵۰۰ میلیون دلار بوده، حالا متولی فرش اینقدر بیرغبت و کمنگر باشه و هدف غایی ر بذاره روی ۱۵۰ میلیون دلار!
خلاصه که شکسته نفسی نکنید. توی تعیین هدف یک مقدار بلندپروازی هم بد نیست. بلکه به جای آب دوغ خیار، کباب کوبیده نصیبمان شد!
یه بنده خدایی دست به دعا برداشته بود و میگفت: خدایا من ر نبخش، من ر نیامرز،… پرسیدند: این چه جور دعا کردنه؟ گفت: دارم شکسته نفسی میکنم!
| TORREH.net |پایان پیام