بازگشت مسعود خان!

| TORREH.net | حاج مقصود فراش تقدیم می کند: بازگشت مسعود خان!
به بهانه دوازدهمین دوره انتخابات ریاست جمهوری ایران (۲)

میگن نشخوار آدمیزاد حرفه! ما ایرانی ها هم که نقل محفلمان سیاسته! اصلاً ناف ما ایرانی ها رِ با سیاست بریده اند. شغل دوم هر ایرانی کارشناس سیاسیه! اینجوریه که تا بخواهیم توی جلسات و گعده ها یخمان آب شود و حرف ها گل بیندازد، بحث سیاست رِ وسط می کشیم.
حالا این حاج مقصود فلک زده هم اگه از سیاست نگه که نمیشه! باز ایام انتخابات شده و همه جا حرف از نامزدبازی ها هست. ما هم که دو تا از همشهری هامان توی شش تا نامزد نهایی هستن و خلاصه نمیشه بی خیال شد.
البته فعلا بنا ندارم موضع گیری انتخاباتی کنم ولی وقتی روزی که حاج آقا رییسی برای شروع نامزدبازی به وزارت کشور رفت دیدم که اصلی ترین چهره ای که کنار ایشان جولان میده و توی عکس‌ها حاضره آقای میرکاظمیه، نتونستم دست به قلم نشم.
خب تو این مدت دیدیم و شنیدیم که یاران و وزیران معجزه هزاره سوم در حلقه مریدان و همراهان آقای رییسی قرار گرفته اند اما ما فرشی‌ها توی آن جمع روی آقای میرکاظمی حساسیت دیگری داریم.
ماجرا وقتی برای بنده مهمتر شد که شنیدم ایشان قرار است رییس ستاد انتخاباتی همشهری ما باشند و بعدتر با یک درجه تخفیف اعلام شد که رییس کمیته طرح و برنامه ستاد آقای رییسی شده اند.
حالا می پرسید ماجرا چیست؟ عرض می کنم.
این آقای مسعود خان میرکاظمی ۴ سال وزیر بازرگانی آقای احمدی نژاد و در واقع متولی فرش مملکت بودند. آن موقع ها مرکز ملی فرش ایران تازه از طرف دولت اصلاحات توی وزارت بازرگانی درست شده بود و وزیر وقت که آقای شریعتمداری بود، خدا حفظش کنه آقای عرب سرخی رِ به عنوان معاون خودش و رییس این مرکز منصوب کرده بود.
دولت که عوض شد، آقا محمود کابینه رِ تغییر داد و یک دفعه دیدیم آقا مسعود رِ که از برادرای سپاهی بود و قبل از اون تنها سابقه مدیریت اجراییش مدیریت فروشگاه اتکا بود رِ به عنوان وزیر بازرگانی معرفی کرد!
این آقا مسعود میرکاظمی هم از اولین کارهایی که کرد این بود که یکی از رفقای سپاهی خودش یعنی مرتضی خان فرجی رِ به جای آقای عرب سرخی به ریاست مرکز ملی فرش گذاشت. البته بدون قید معاونت وزیر!
تا اینجای کار ما فرشی ها چند نمره منفی برای آقا محمود و آقا مسعود ثبت کردیم. از تصدی وزارت بازرگانی توسط برادری که سوابق قابل توجهی در این حوزه نداشته تا معرفی فردی که کمترین آشنایی ر با فرش ایرانی نداشته به عنوان متولی فرش تا تنزل درجه متولی فرش از معاونت وزیر و بدتر از همه اینها کمترین تحرک و تغییر در طول ۴ سال!
یعنی به شما عرض کنم که اگر توی دولت دهم این آقا مسعود به جای وزارت بازرگانی به وزارت نفت –که توی اون حوزه هم تجربه و سابقه ای نداشت البته!- نمی رفت، لابد مدیریت ۴ ساله آقا مرتضی بر فرش به ۸ سال می رسید!
فکر می کنید توی ۴ ساله وزارت بازرگانی آقا مسعود میرکاظمی چند بار ایشون به سراغ فرشی ها آمدن؟ توی چند تا جلسه و همایش و نمایشگاه فرش شرکت کردن؟ چقدر برای فرش وقت گذاشتن؟ چه اتفاقات مثبتی رِ برای این هنر- صنعت رقم زدن؟ ایشالا که مشکل از پا به سن گذاشتن بنده و کم حافظگی باشه!
حالا جالب اینجاست که اون وقتها وزارت بازرگانی متولی فرش بود و فقط دور و برش چند تا سازمان تابعه بیشتر نداشت. اگه این آقا مسعود تو روزگار فعلی که وزارت بازرگانی با صنایع و معادن ادغام شده و سازمان های اقماریش به چهل تا رسیده وزیر این حوزه بود چکار می کرد؟ به نظر شما دو دقیقه هم در طول سال به فرش فکر می کرد؟
دردسرتان ندهم. حالا که دارم گذشته رِ مرور می کنم انگار داغ دلم تازه میشه. غرض اینکه وقتی هیبت مسعود خان ر کنار همشهریمان آقای رییسی دیدم ترس برم داشت که نکنه دوباره اون وضعیت حاکم بشه!
آخه بین خودمان باشد چیزی که توی این دوستان آدم ر اذیت می کنه اعتماد به نفسشان است. با کارنامه روشن و سوابق تابناکشان نمی دانم چطور ول کن ماجرا نیستند؟!
یاد اون بنده خدایی افتادم که دورخیز کرد که روی زین اسب بپره اما محکم خورد زمین. بعد برای اینکه ضایع نشه به رفیقش گفت: از پرشم خوشت اومد یا از دورخیزم؟ رفیقش جواب داد: از هیچکدوم! از اعتماد به نفست!

| TORREH.net | پایان پیام